١٥.١١.٠٥

کاریکاتوریست و کاریکاتور مطبوعاتی


وقتی از کنار دکه روزنامه فروشی رد می‌شوید، یا نه وقتی با اتوبوس از خانه تا محل کار را طی می‌کنید و زیر چشمی سرکی هم به روزنامه بغل دستی خود می‌کشید احتمالاً با اینگونه تصاویر برخورد کرده‌اید. منظور همان طنزهای تصویری است که در گوشه و کنار هر مطبوعه ممکن است به صورت یک ستون ثابت تحت عناوینی چون: نگاه روز، مقاله‌های بی‌متن، آخرین برنده و... خودنمایی می‌کنند. اما... نکته‌ای که قرار است به آن بپردازیم فرای تاریخ، تکنیک و چگونگی به وجود آمدن آن می‌باشد. ـ یک کاریکاتوریست به جرم رسم تصویر... از کشور اخراج شد. ـ فلان کاریکاتوریست به علت رسم یک کاریکاتور توهین‌آمیز به... بازداشت شد. ـ نشریه... به علت درج... کاریکاتور... محکوم به پرداخت... شد. هر کدام از موارد فوق ممکن است چه مبحثی را در خود نهفته داشته باشد که بعضاً فرد، عده یا جامعه‌ای را به آن وا می‌دارد که خالق اثر را در بعضی موارد مورد نکوهش یا سرزنش قرار دهند. معمولاً کاریکاتور مطبوعاتی به دو شکل بدون شرح و با شرح در لابه‌لای نشریات مختلف خودنمایی می‌کند، که مقوله با شرح آن به خاطر عجین بودن با نوشتار نزد مردم راحت‌الحلقوم‌تر به نظر می‌رسد. چرا که پیش از این که شخص بیننده خودش را به زحمت بیندازد و در مورد مساله فکر کند نوشتار اثر خود را انتقال می‌دهد. اصولاً در حالت معمول یک کاریکاتوریست مطبوعاتی، روزانه می‌بایستی تورقی به مطبوعات کشور و یا با نگاهی روزتر گذر و نظری نیز به خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های الکترونیکی مختلف نیز داشته باشد، تا بتواند سوژه یا موارد مورد نظر خود را پیدا و در دفترچه یادداشتی که اغلب به همراه دارد، یادداشت نماید. پس از جستجو و یادداشت عناوین مختلفی از خبر یا متون مورد نظر، مجدداً شروع به انتخاب بهترین مورد عناوین یادداشت شده خود نموده و اولین اتودهای خود را از زوایای مختلفی که مردم کمتر به آن توجه داشته‌اند، خلق می‌کند. در این راستا برای ارایه مفهوم مورد نظر و هرچه عامه فهم‌تر، کلام را به خدمت گرفته و طرح نهایی را ارایه می‌دهد. اما... نکته‌ای که در اینجا حایز اهمیت است و کلیت جان کلام این نوشته را حول خود می‌خواند، این است که، از زمان کنکاش ذهن هنرمند کاریکاتوریست در ماورای حال، تا مرحله چاپ اثر، چه اتفاق‌هایی ممکن است برای او و اثر به وجود آمده روی دهد. ـ آیا این اثر خلق شده، یک اثر، کاملاً تراوش شده فقط از ذهن خلاق کاریکاتوریست است!؟ ـ آیا تولد این اثر، خود تابع شرایط خاص نبود!؟ ـ آیا خود هنرمند نیز در موقع خلق اثر، محصور شرایط زمانی شده!؟ آیا اثری که توسط شخص کاریکاتوریست به وجود آمده، آگراندیسمانی از گفتمان یک گروه و حزب نیست؟ ـ آیا کاریکاتوریست، تنها برای رسیدن به مقاصد شخصی خود، تابع تبعات مختلف شده؟ یا در نگاه کلی‌تر باید دید که هنرمند کاریکاتوریست؛ خود وسیله بوده یا وسیله ساز؟ و نیز...، خود موثر بوده یا متاثر...!؟ پاسخ دادن طراح طنز تصویری به هر کدام از سوالات فوق، او را برای رسیدن به خلق یک اثر هر چه مانی‌تر و تاثیر گذارتر کمک خواهد کرد. هر اثر هنری که یک تنش و تضاد در جامعه ایجاد کند و یا این که در نگاه دیگری تنها فاصله دو گوش مخاطب را بپیماید، نمی‌توان به عنوان یک اثر ماندگار و تاثیرگذار از آن یاد برد. اثری را می‌توان مانی خواند که حداقل، چوب خطی برای لحظه‌هایی باشد که شخص بیننده در تنهایی خود بر دیوار زندگیش نقش می‌کند. آن وقت است که می‌خندد...، می‌خند...، به خودی که در خیل ای از زمانش دور مانده است. می‌خندد...، به خودی که هر چه او را خرکش می‌کند، دو دستی زمین پدری‌اش را گرفته و رها نمی‌کند! می‌خندد...، به خودی که آن بالا ایستاده و غرق شدن خودش را می‌بیند و چرتکه زمان مانده را می‌اندازد. و نه شاید... می‌گرید،! به خنده‌ای که نمی‌انست برای چه بود؟ و می‌گرید برای این که چرا...،؟ چشمهایش اشک را نمی‌فهمند؟ و گونه‌هایش وقتی خیس می‌خورد که باران اسیدی قرن، تمام شهر را محل تاخت خود قرار می‌داد. در قریب به اتفاق جوامع مدن کنونی، معمولاً پیش از این که مطبوعات تریبون مردم باشد، تریبون گروه، حزب و یا در راستای مقاصد اشخاص هستند. در این میان ـ تیتر، متن و تصویر نیز در جهت تفکر و دیدگاه‌های از پیش تعیین شده آن پیش می‌رود. حال هنرمندا ما...،! در این مسیل سیل آسا چگونه و تا چه اندازه خواهد توانست ـ نظر باشد یا منظر ـ جای تعمق دارد. خوب یا بد،! مهم این است که در این کش و قوس، چه تعریفی برای خود، اثرش و هدفش را در پی خواهد داشت. و در نهایت برگشت به خود، چه وقت توانسته اثری خلق کند که برای جامعه زمزمه شده باشد. در غیر این صورت، خالق نقش‌های بهترین کار بست‌های دسته‌های سبزی و لفافه‌های خشکشویی و... خواهد بود. چرا! دور بچرخیم برای سکه‌ای که هنوز تعریف جیبمان نشده و دور بچرخیم برای بودنی که هنوز هستمان نشده و احساس می‌کنیم سایه‌هامان را قلم می‌زنیم، پیش از این که در دست گفته باشیم قلم خود را!؟ پس، رسام یک طنز تصویری پیش از این که بخواهد خطوط را مصلح کند و بخواهد دوباره‌ای خلق کند، به واقع باید پیشتر خودرا مصلح کرده باشد، و خودی بسازد تا تکراری برگذشته مخاطب نباشد. مخلوقی باشد فی احسن الخالقین، همانطور که پیشتر سجده کرده بودند، امروز نیز...، نه بر منیت وجودی ـ هنر او ـ بارقه‌ای از روح حضرت باری تعالی که به او عطا شده