١٥.٢.٠٦

!مسابقه آزادی بیان

روزنامه همشهری مسایقه ای طرح نموده تحت عنوان : محدوده آزادی بیان درغرب تا کجاست؟ امانگاهی به فلسفه وضرورت این مسابقه : - ازآنجا که ما درداخل کشورابدا مشکلی به نام آزادی بیان نداریم واصولا عبارت نا آشنای فقدان آزادی بیان درفرهنگ مان موضوعی بدیع وبلکه حیرت انگیز است که شاید تنها به کمک دیکشنری بتوان مفهومش رایافت. - ازآنجا که روزنامه ها ی ایران ( که ازقضا شمار ، تنوع وشمارگانشان هم نجومی وغیرقابل باوراست ) می توانند درکمال آزادی به انتشارعقاید وآراء مردم ایران بپردازند. - ازآنجا که درموضوع انتشارکتاب ما هیچگونه محدودیت وممیزی نداریم و احتمالا انتشاراتی ها بواسطه تبعات رونق بیش ازحد بازار کتاب یکی بعد ازدیگری به بیماری خود تعطیلی دچار می شوند. - ازآنجا که سازمانهای بین المللی مدافع آزادی بیان مانند گزارشگران بدون مرز خبرندارند که ایران بزرگترین زندان روزنامه نگاران درجهان نیست. - ازآنجا که هیچ زندانی سیاسی نداریم که به اتهاماتی نظیر نشرافکاروعقاید شان به 14-15 سال حبس محکوم شده باشند. - ازآنجا که دانشگاههای کشورمان بعنوان مراکزعلمی معدن آزادی بیانند و یگانه معضل دانشجویان آن است که چرا با اینهمه حرفهای شفاف وبی پرده حتی احضارهم نمی شوند. - ازآنجا که درهیچ انتخابات سیاسی نه دیده ونه شنیده شده که حتی بعنوان نمونه لااقل یک نفربه سبب حرفها یا نوشته هایش رد صلاحیت شده باشد. - ازآنجا که تاکنون پیش نیامده فردی به سبب تحقیقات حرفه ای وعلمی مثلا انتشارنتایج یک نظرسنجی به حبس یا اتهاماتی نظیر ستون پنجم وجاسوسی دچارگردد. - ازآنجا که وکلا نیزنظیر سایرافراد واقشارجامعه آزادند به فعالیت شغلی شان بپردازند وهیچ دغدغه ندارند که اگر ازیک متهم سیاسی دفاع کنند ممکن است ماهها درحبس بسربرند یا به حوادث غیرقابل پیش بینی دیگر دچارشوند. - ازآنجا که نه تنها کلیه خبرنگاران داخلی بلکه حتی برخی خبرنگاران زن تبعه کانادا هم آزادند به وظایف خبرنگاری مثلا تهیه عکس خبری ازیک تحصن بپردازند. و پس ازاین فعالیت حرفه ای هم مجبورند تا روزها ی مدید همچنان به زندگی شان به خوبی وخوشی ادامه دهند. - ازآنجا که برخی سینما گران برغم آزادی های موجود بدون دلیل ترجیح می دهند دیگرداخل کشورفیلم نسازند. - ازآنجا که اینترنت هم مانند دیگرشوون فرهنگی وسیاسی درکشورمان ازنعمت بی بدیل آزادی بیان برخورداربوده ونه تنها سایتهای سیاسی بلکه سایتهای علمی پژوهشی هم ولوآنکه ازاقبال بلندشان کلمه" پور"یا" زن" یا چیزی شبیه به آن داشته باشند هرگزوهرگزوهرگز دچارمشکل دورازذهنی نظیر فیلترینگ نمی شوند. - ازآنجا که وبلاگ نویسی جزو شغل هایی است که درکشورمان پیروجوان برای آن سرودست می شکنند و بسیارنیزبی خطروفرح بخش است و نه تنها وبلاگ نویسان ازتبعات اینکارلذت می برند بلکه احیانا بستگان نزدیکشان نیزهیچ خطری درجاده ها تهدیدشان نمی کند. - ازآنجا که کارگران ، دانشجویان ، معلمان ، زنان ، مردان وخلاصه همه شهروندان(که تنها مشکل شان محرومیت ازنعمت درجه است) آزادند هرگونه تجمع ، سندیکا ، حزب وامثالهم به منظور بیان خواسته هایشان داشته باشند. - .... - لذا باتوجه به فقدان هرنوع مشکل درزمینه آزادی بیان درداخل کشورونظر به اینکه درکشورمان دیگر موضوع ومشکل حل نشده ای باقی نمانده است تا روزنامه ها به آن بپردازند. بنابراین یک روزنامه درایران داوطلب می شود برای حل مشکل آزادی بیان درغرب پا پیش نهاده و مسابقه بین المللی ترتیب دهد که البته همه شهروندان ایرانی درداخل کشورنیزآزادی کامل دارند تا هرچه خواستند درخصوص نبود آزادی درغرب دراین مسابقه قلم فرسایی کنند وهمانگونه که واضح وبدیهی است اگریک شهروند ایرانی به فرض محال ! نظری غیرازاین داشته باشد نظرش بی کم وکاست وباتیتردرشت درهمین روزنامه برگزارکننده مسابقه درج خواهد شد. - ضمنا یاد آورمی شود همانگونه که درداخل کشورافسانه هایی مانند افسانه کشتارتابستان 67 یا افسانه قتلهای زنجیره ای وجود دارد متاسفانه اینگونه افسانه ها درغرب نیزتحت نامهایی نظیر هولوکاست رایج است که به منظور نجات دنیا ازجهل وبی خبری رسالت ماست تا آنراافشا کنیم. به امید آزادشدن غرب وسراسردنیا ی غیرآزاد ازسلطه دولتهای بی مسوولیتی نظیراروپای غربی که نسبت به آزادی بیان درکشورشان هیچ روزنامه ای را توبیخ هم نمی کنند