٢٨.١٠.٠٥

مخالف يا اپوزيسيون

از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی تا به امروز ما شاهد انواع و اقسام تحليل ها و ارزيابی های سياسی نيروهای طيف چپ از ماهيت انقلاب، ماهيت جمهوری اسلامی، طبقه کارگر، سوسياليسم، مسئله ی دوران، مسئله ی ملی، مسئله ی ائتلاف ها و اتحادها و بحث های متعدد سرنگونی و طرح مسئله ی هويت و دهها بحث کوچک و بزرگ ديگر بوده ايم، که در هر زمانی يکی از آنها برجسته و عمده می شدند بدون اينکه، نتيجه ی عملی، مشخص و قابل لمسی نيز در پيشبرد مبارزه با جمهوری اسلامی بهمراه داشته باشند. مجموعه اين مباحث را می توان از پرتنش ترين و فرسايشی ترين منابع - جنگ و جدل هايی دانست، که طيف نيروهای چپ مخالف جمهوری اسلامی بطور عمده - از انقلاب تا به امروز با خود يدک می کشند. جاری شدن اين بحث های پر تنش و فرسايشی که اکثراٌ نيز انتزاعی و دور از ذهن بوده و هستند نه تنها نتيجه ای جزء انشعاب های متعدد و پی درپی و منفعل شدن نيروها، برای طيف چپ در پی نداشته، بلکه همواره آنها را در دادن پاسخی منطقی و روشن و شفاف به اين سئوال اساسی نيز ناتوان ساخته که، با توجه به تمامی بحث ها و جنگ و جدل هايی که صورت گرفته و می گيرد و با توجه به جمع بندی از تجارب اشتباهات گذشته، سرانجام چگونه می توان در مقابل حاکميت جمهوری اسلامی ازشکل گروه ها ودستجات کوچک مخالف رژيم، به اپوزيسيون آلترناتيوِ واقعی و جدی آن فرا رويد. با نگاهی به مباحث مختلف و تشتت های نظری که امروز بين نظريه پردازان و فعالان نيروهای جمهوريخواه در مجموع، (که اکثراً از همان سنت طيف چپ بيرون آمده اند) دائماً جاری است. ما شاهد آن هستيم که هنوز، بخشی از اين نيروها نمی خواهند از قالب گروه های کوچک پراکنده ی مخالف جمهوری اسلامی فراتر رفته و گريبان خود را از تکرار بحث های گذشته رها سازند. به همين خاطر است که اقدامات جدی و واقعی برای تبديل شدن به يک نيروی اپوزيسيون در مقابل حاکميت جمهوری اسلامی و جناح بندی های آن و تلاش برای دست يابی به يک برنامه ی جامع، منسجم و مشخص عملی و سيستم شده، برای اقدامات مشخص سياسی، که از مشخصه های تعريف شده ی اپوزيسيون می باشد، از طرف آنها بطور پيگير صورت نمی گيرد
تعريف اپوزيسيون
در فرهنگ نامه ی علوم سياسی، اپوزيسيون بعنوان يک واژه ی تاريخی - سياسی و بمعنای وسيع کلمه، اينگونه تعريف می شود: اپوزيسيون يک قدرت سياسی است که حاکميت سياسی را با اين هدف به چالش فرا می خواند که يا خود قدرت رابدست گيرد و يا حاکميت را وا دارد تا، سياست های او را در برنامه هايش در نظر گرفته و اجرا کند. دانش علوم سياسی البته به علت گونه گونی سيستم های سياسی از نظر ترمينولوژی Terminologie به يک تعريف واحد از اپوزيسيون دست نيافته ولی از نظر تيپولوژی Typologie توانسته صورت بندی های مشخص و مختلفی را تکوين بخشد.٭ در اينجا ما قبل از اينکه بخواهيم مشخص کنيم نيروهای سياسی مخالف جمهوری اسلامی به کدام يک از صورت بندی های مشخص تعريف شده ی اپوزيسيون تعلق دارند، ابتدا بايد نشان دهيم که اساساً ما چه بيرون از حاکميت و يا چه درون حاکميت جمهوری اسلامی دارای نيرويی منطبق با تعريف اپوزيسيون هستيم يا نه؟ با توجه به تعريف اپوزيسيون که خود را بعنوان يک قدرت سياسی در قالب سازمان ها و احزاب سياسی نشان داده که می تواند خيلی سريع با بدنه ی نيروهای اجتماعی خود ارتباط سازمان يافته و مستقيم برای حضور در معادلات سياسی برقرار کند و آنها را بسيج نمايد به اين نتيجه می رسيم که ما در شرايط فعلی فاقد نيروی اپوزيسيون به معنای واقعی و دقيق کلمه هستيم و در خوشبينانه ترين تعريف می توان گفت عليرغم تلاشهايی که چه پيش تر در چارچوپ اتحاد جمهوری خواهان و چه اخيراً توسط جمهوريخواهان لائيک صورت می گيرد هنوز در حد گروه های مخالف جمهوری اسلامی باقی مانده ايم
مشخصه ی گروه های مخالف
عدم پيشبرد يک مبارزه ی با برنامه، عملی و سيستماتيک، با جمهوری اسلامی و اکتفا کردن به
ابراز مخالفت های مقطعی و غيرسيستماتيک که آنهم تحت تاثير مبارزات درون جناحی حاکميت، دچار نوسانات جدی می گردد را، می توان از مشخصه های کلی گروه های فعال مخالف جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور دانست. در حقيقت شکل بر عکس شده ی قضيه اين است که جناح بندی های حاکميت و کشمکش های درونی آن و تحولات داخل می باشند که هراز چند گاهی بر تلاش های نيروهای مخالف بخصوص جمهوری خواهان برای فرارويدن به يک اپوزيسيون منسجم و با برنامه درمقابل جمهوری اسلامی اثر گذاشته و آنها را از دست يابی به آن باز می دارند. نه برعکس تاثير برنامه ها و مبارزه ی نيروهای مخالف بر حاکميت و بر فعل و انفالات سياسی داخل برای فرا رويدن به يک نيروی اپوزيسيون. نتيجه ی اين شرايط فقط سرگرم شدن در حوزه های کوچک مبارزه و وارد شدن به درگيری جناح بندی های داخل رژيم و سرانجام رجعت به بحث ها و جنگ و جدل های فرسايشی گذشته است که همچنان دست از گريبان ما بر نمی دارد و چنين است که به قول شاملو "همچنان دوره می کنيم شب را و روز را و هنوز را" و در اين تکرار است که گروه های چپ سنتی که جای خود، حتا گروه های مخالف جمهوری خواه نيز همانطور که اشاره شد هنوز نتوانسته اند تکليف سياسی خود را در مقابله با حاکميت سياسی جمهوری اسلامی مشخص و معين نموده و يک مبارزه ی سيستماتيک با برنامه که همراه با يک سيستم نظری منسجم و ساختار شده باشد و هراز گاهی با تحولات درون حاکميت دچار پس لرزه های سياسی نشود را با آن پيش برند
ضرورت انسجام و همکاری
در پی ضرورت انسجام و همکاری مخالفان چپ دمکرات و جمهوريخواه در مقابل جمهوری اسلامی و اقدام برای تقويت تشکيل يک اپوزيسيون قدرتمند چه در داخل و چه خارج از کشور، عليرغم تلاش هايی که نيروهای چپ دمکرات و جمهوريخواه در رابطه با حمايت از رفراندوم ملی و نامه ی فعالان سياسی (565نفر) صورت دادند عملاً نتوانستند از شرايط و فضای ايجاد شده در انتخابات به شکل منسجم و مشخصی برای تکوين و تدوين برنامه ای خويش استفاده کرده و وارد حوزه عملی برای پيشبرد يک اقدام مشخص سياسی شوند. عدم استفاده از شرايط و فضای انتخاباتی با وجود نيروی گسترده ولی پراکنده ی تحريم که نتيجه ی انتخابات عليرغم تلاش های مختلف برای کم رنگ ساختن آن اهميت اين نيرو را به ثبت رساند. نشان داد که چقدر ما با مشخصات يک اپوزيسيون واقعی فاصله داريم. انتخات احمدی نژاد به رياست جمهوری به هر شکلي، بيشتر از هر چيز ابعاد فاصله ی ما را با اپوزيسيون واقعی بطور عميق نشان داد و نشان داد که چگونه مخالفان جمهوری اسلامی هنوز بعد از 27 سال مبارزه نمی توانند نه تنها توده ی وسيع مخالف جمهوری اسلامی بلکه حتا نيروهای مورد مخاطب خودشان را پيرامون يک مسئله ی مشخص سازمان داده و با آنها ارتباط ارگانيک برقرار سازند. به همين خاطر بخش وسيعی از نيروهای مخالف جمهوری اسلامی اگر بی تفاوت نشده باشند انتخات نشان داد هنوز بين جناح بندهای حاکميت سرگردان هستند چون آلترناتيو معقول و منسجم و محکم و شفافی در مقابل خود نمی بينند که بدان روی آورند. با توجه به تحولات منطقه و تحولاتی که در رابطه با سياست های اتمی و ديگر سياست های داخلی و خارجی جمهوری اسلامی پيشاروی جامعه ی ما قرار گرفته است، نياز جدی به يک اپوزيسيون مستقل، مدرن، جدی و راديکالِ جمهوريخواه برای مبارزه با جمهوری اسلامی بيشتر از هر زمان ديگری احساس می شود. آيا گرايشات مختلف جمهوری خواهی می توانند به اين نياز تاريخی پاسخ گويند
٭Schriftenreihe Bundeszentrale für politische Bildung Band 237
Handlexikon zur Politikwissenschaft : Mickel, W.(Hrsg.)