١٧.٧.٠٥

مانفيست جنبش جريان سوم

بهداد کاظمی
جنبش دموكراسي خواهي ملت ايران

پس از پيروزي انقلاب بهمن 57 و به دنبال به راه افتادن جنگ قدرت بين حاکمان جمهوري اسلامي و گروههاي گوناگون، شرايط به گونه اي شد که دهه ي شصت به عنوان دهه ي سرکوب، خشونت، اعدام، شکنجه و حذف مخالفين نام گرفت. اين وضعيت موجب شد تا بخش زيادي از گروههاي مخالف و اپوزوسيون مجبور به ترک وطن شده و ساير احزاب مخالف که در وطن باقي مانده بودند، تحت تاثير شرايط سرکوب و خفقان، انزواي سياسي را برگزيده و در فضاي ياس آلود آن دوران در انديشه ي هوايي تازه در انتظار باقي بمانند
دهه ي هفتاد، بانقش آفريني جنبش دانشجويي و جوانان حال و هواي تازه اي را نويد ميداد. زيرا در اين دهه، جنبش دانشجويي مستقل از دو جناح حاکميت، همزمان با رشد سريع، نويد دهنده ي زايش جريان سومي در کشور بود. از ويژگيهاي اصلي اين جنبش، استقلال از جناح چپ حاکميت (مرسوم به اصلاح طلبان حکومتي) و رو در رويي با جناح راست حاکميت (موسوم به اقتدار گرايان) بود. همچنين اين جنبش که بعدا جنبش جريان سوم نام گرفت، به لحاظ فرهنگي تحت تاثير "مدرنيته" و به لحاظ سياسي مدافع ارزشهاي "دمکراسي" مثل آزاديخواهي، پلوراليزم، يا اعتقاد به تکثر سياسي، به رسميت شناختن همه گرايشهاي سياسي و مخالفت با هر نوع انحصار طلبي و خشونت گرايي است. اين جنبش به لحاظ شيوه ي مبارزه با بهره گيري از حوادث يکصد سال اخير در تاريخ آزادي خواهي ملت ايران، با پرهيز از هرگونه خشونت طلبي و انتقام جويي، شيوه ي دمکراتيک و مسالمت آميز را پيشه ي خود ساخت. به همين دليل از سوي لايه هاي گوناگون جامعه و بويژه "اپوزوسيون" درون و برون مرز مورد حمايت و استقبال قرار گرفت. به نحوي که حتي احزاب قديمي بويژه شخصيتهاي ملي همچون شهيد داريوش فروهر و شهيد پروانه فروهر با همدلي با اين جنبش بار ديگر مبارزات تاريخي خود براي رهايي ملت ايران را شتاب بخشيدند. بنابر اين جنبش مدرن و دمکراتيک موفق گرديد، جامعه ي سياسي ايران را به حرکتي نوين وا بدارد. از نقطه نظر پايگاه اجتماعي، ضمن استقبال همه ي لايه هاي جامعه از جمله زنان، مردان، جوانان، دانشجويان پيشتازان اين جنبش بوده و جنبشهاي اجتماعي همچون کارگران، فرهنگيان، روزنامه نگاران، پرستاران در بستر آن فعال شدند
روشهاي مبارزاتي اين جنبش بر گرفته از ماهيت دمکراتيک آن است که در شکل تظاهرات و ميتينگ بدون خشونت، تحريم انتخابات، تحصن، اعتصابات گوناگون و به جان خريدن زندان و محروميتهاي اجتماعي، اعتصاب غذا و در يک کلمه مبارزه ي فعال يا جنبش نافرماني مدني است
همچنين شعارها و مطالبات اين جنبش نه صنفي و بلکه ملي و عمومي است. جدايي دين از حکومت، به رسميت شناختن اعلاميه جهاني حقوق بشر، تساوي حقوق زن و مرد، تضمين آزادي، دمکراسي و قانون گرايي، رفاه و عدالت براي همگان و تضمين حقوق همه ي قوميتهاي ايراني از شعارها و خواسته هاي محوري اين جنبش است. نقطه ي عطف فعاليتهاي اين جنبش، مقاومت جانانه دانشجويان و ساير جوانان در مقابل سرکوب و خشونت وحشيانه ي حکومت در حادثه کوي دانشگاه در 18 تير ماه 1378 و پس از آن تحمل شکنجه ها و شرايط سخت در زندانها بوده و مي باشد. هويت مستقل اين جنبش در حادثه ي کوي دانشگاه و سرکوبي که مشترکا از سوي دوجناح حاکميت اعمال شد، بيش از پيش روشن شد. بويژه که ملت ايران و همه ي آزاديخواهان و احزاب اپوزوسيون با مشاهده ي مقاومت جنبش دانشجويي در اين حوادث، بيش از پيش به توانمندي جوانان براي ايجاد تحول در کشور دلگرم و اميدوار شدند. اينک که ميرود به برکت مبارزات تاريخي ملت ايران و نقش آفريني همه ي احزاب و رجال سياسي و آزادي خواهان طي يکصد سال و تلاشهاي جوانان و بويژه جنبش دانشجويي در چند سال اخير، در آستانه ي تحولات مهمي از جمله انتقال قدرت قرار بگيريم بر اصول مورد باور و خدشه ناپذير جنبش دمکراسي خواهي ملت ايران به شرح زير تاکيد ميکنيم
با رد هرگونه سازش بارژيم حاکم بر ايران، خواهان انتقال مسالمت آميز قدرت به نمايندگان سياسي ملت هستيم. بديهي است دولت موقت با راي اکثريت ملت ايران، زمينه تشکيل مجلس موسسان و تدوين قانون اساسي جديد و رفراندوم براي تعيين نوع حکومت را فراهم خواهد ساخت
جنبش جريان سوم هرگونه انحصار طلبي در بين احزاب و جريانات سياسي را رد کرده و انديشه ي حذف را نفي خواهد کرد. زيرا حکومت فعلي طي 25 سال گذشته همين رويه ي غير دمکراتيک را دنبال نموده است. همچنين تاکيد ميکنيم، بدون توجه به شکل حکومت، بيش از هرچيز، رسيدن به يک دمکراسي همه جانبه و پايدار با مشارکت همه ي طرفداران نظام جمهوري و مشروطه ي پادشاهي برايمان مهم خواهد بود
اين جنبش از هرنوع ائتلاف در بين مشروطه خواهان و جمهوري خواهان به قصد تشکيل آلترناتيو دمکراتيک، حمايت کرده و از همگان دعوت ميکند که در اين امر مهم تعجيل نمايند
جنبش جريان سوم متشکل از احزاب، تشکلها و مبارزين مستقل در عين حال که مشارکت عملي از سوي اعضا براي شرکت در ائتلافها و فعاليتهاي حزبي را حق آنان ميداند، اما به اعتبار يک جنبش عام، مستقيما در ائتلافها شرکت نکرده، وظيفه خود را حمايت از ائتلاف دمکراتيک و پاسباني از فرايند "دمکراتيزاسيون" در کشور ميداند. به همين دليل اين جنبش از موضع گيري جانبدارانه يا منفي در مورد احزاب و ائتلافهاي درون اپوزوسيون، پرهيز خواهد کرد
جنبش جريان سوم هرگونه مشارکت در انتخابات که از سوي رژيم جمهوري اسلامي برگزار مي شود بدليل آزاد نبودن، استصوابي بودن و ناعادلانه بودن را مشروعيت بخشي به اين رژيم تلقي کرده و به همين دليل اين جنبش هر نوع انتخابات رژيم از جمله انتخابات نهمين دوره ي رياست جمهوري اسلامي را تحريم مي کند
جنبش جريان سوم با هرگونه انديشه ي خشونت طلبي و انتقام جويي مخالف بوده به همين دليل پس از پيروزي و در حکومت دمکراتيک آينده، از انديشه ي عفو عمومي حمايت خواهد کرد
جنبش جريان سوم بار ديگر خواسته ها و شعارهاي خود را به شرح زير اعلام مي کند

الف- جدايي دين از حکومت
ب- به رسميت شناختن اعلاميه جهاني حقوق بشر
پ- تساوي حقوق زن و مرد
ت- تضمين حاکميت قانون، دمکراسي، آزادي در حکومت آينده
ث- همچنين تاکيد بر حق انجام رفراندوم براي ملت ايران در هر زمان براي تحقق هر گونه خواسته ي ملي از جمله تغيير حکومت
ج- نفي هرگونه استبداد، خودکامگي، خشونت و اعدام در حکومت آينده
چ- تضمين عدالت، رفاه و امنيت ملي و مبارزه با هرنوع تبعيض عقيدتي، جنسي، قومي، صنفي و حقوقي
ح- برقراري ارتباط با همه ي کشورها، با حفظ استقلال کشور و تامين منافع ملي
خ- تضمين رعايت حقوق تمام قوميتهاي ايراني با در نظر گرفتن حاکميت ملي