٢٢.١٠.٠٢

"من يك زن هستم و مي خواهم هم چنان زن بمانم"

كلوديا روت
"من يك زن هستم و مي خواهم هم چنان زن بمانم"
مصاحبه عفت ماهباز با كلوديا روت Claudia Roth، دبير اول حزب سبزهاي آلمان


شنبه ٣٠ شهريور ١٣٨١
ایران امروز

كلوديا روت (Claudia Roth)
· متولد 1955
· سال 1974 دريافت ديپلم
· براي مدتي بازيگر تئاتر در شهر دورتموند
· 1989 - 1985 سخنگوي فراكسيون سبزها در پارلمان آلمان
· 1998 - 1989 عضو پارلمان اورپا و 1998 - 1994 رهبر فراكسيون سبزها در پارلمان اورپا
· 2001 - 1998 عضو پارلمان آلمان و مسئول كميسيون حقوق بشر و همياري‌هاي بشردوستانه
· از مارس سال 2001 رهبر حزب سبزهاي آلمان

به نظر شما نيمي از قدرت براي زنان يا نيمه قدرت، به طور واقعي چه معني مي دهد؟ به نظر من دمكراسي در آلمان هنوز به طور كامل بوجود نيامده است ، زيرا «دمكراسي» يعني قدرت مساوي براي همه. متاسفانه در آلمان هنوز هم اينطور است كه نيمه قدرت در سياست براي زنان بوجود نيامده و زميني نشده است. به اين معني كه هنوز جاهاي زيادي است كه از قدرت و وجود زنان استفاده نمي شود. مثلا: حوزه رهبري و فرماندهي در اقتصاد از جاهايي است كه هنوز زنان جنس دوم محسوب مي گردند، و برخوردهاي متفاوتي با آنها مي شود. زنان در كار مساوي با مردان درآمد مساوي ندارند. حزب ما خيلي درست و منطقي مي گويد كه زنان حق مساوي با مردان را بايد صاحب شوند. در حزب ما از رده هاي پايين تا بالا زنان نيمي از شغل هاي سياسي را دارند. ما مي گوئيم كه مي خواهيم بااعتماد به نفس نيمي از قدرت را داشته باشيم. به اين معني كه نيمي از سياست ، اقتصاد و زندگي اجتماعي را مي خواهيم. ما در عين حال مي خواهيم كه مردان نيمي از مسئوليت را به عهده بگيرند. يعني در اجتماع، در شغل هاي مختلف، تربيت بچه، خانه داري و... نه فقط مي خواهيم بلكه در حقيقت اين را در عمل به اجرا مى گذاريم و بر آن تاكيد مي كنيم. آيا واقعا اين برابرى را در عمل باور داريد؟ به نظر شما چقدر طول مي كشد؟ تا اين برابرى به اجرا درآيد، آيا اين امكان مي تواند بعد از ده سال در آلمان صورت واقعي به خودش بگيرد؟ من فكر مي كنم كه اگر ما منتظر آن بمانيم كه اين خواسته ها داوطلبانه به عمل برسد، چنين نخواهد شد. يك تحقيقاتي مي گويد كه بيشتر از ١٠٠ سال (٢٣٢٢ـ٢٠٠٢) بايد منتظر بمانيم. در واقع هيچگاه داوطلبانه بوجود نمي آيد. به همين دليل ما خواستار يك شرايط قانوني هستيم و مي گوئيم داوطلبانه هيچگاه امكان پذير نخواهد شد، فكر مي كنم ما نياز به شرايط قانوني داريم. همانطوري كه اين شرايط در حزب ما سبزها وجود دارد.ما سهم مساوي با نيمه ديگر را مي خواهيم. ما قوانيني مي خواهيم كه از موقعيت كاري مساوي حمايت كند. همانطور كه در خدمات عمومي و اقتصاد خصوصي وجود دارد، ما قانون برقراري و ايجاد شرايط مساوي در زمينه علمي و كاري براي زنان را خواهانيم. ما براي اين كار به بحث هاي اجتماعي نياز داريم ، كه به تغيير اساسي نقش اجتماعي زن و مرد كمك كند

شما رهبر حزب سبزها هستيد كه يك حزب چپ است. من هم عضو رهبري يك حزب چپ ايراني بودم. من بخاطر سيستم پدرسالاريPatriaschaf درون حزب مشكلات زيادي داشتم. مي توانم اينجور بيان كنم كه زنان عليرغم اينكه چه جايگاهي در درون حزب داشته باشند، زندگي زنان كه يك امر خصوصي است كه هميشه روي ميز است و در اين رابطه با خالد مسعودي وزير فرهنگ الجزاير كه او نيز يك زن چپ است او هم اين نظر را دارد. نظر شما در زمينه پدرسالاري در حزب سبزها چيست؟مي دانيد! ما يك حزب هستيم كه از تفكر و گروه هاي مختلف تشكيل شده است. مثلا گروه زنان فمينيست ، گروه هاى آزاديخواه ، حركت هاي ليبرال ها و حتي محافظه كاران، و اين اما از اول براي ما روشن بود كه با ماركسيست ـلنينيست خط و مرز روشني داشته باشيم. ما اين را قبلا تجربه كرديم كه در آلمان چپ ها و راديكال هاي چپ به زنان تنها يك رل انتخاب كننده را مي دهند و از آنها استفاده ابزاري مي شود. من مي توانم به راحتي به ياد آورم كه چه بحث هايي در آن دوره پيش آمد
و از همان آغاز برسر حقوق زنان و حمايت از حقوق هموسكسوئل ها تاكيد شد. من بخوبي به ياد مي آورم در آن زمان من يك مقاله نوشتم. من در آنجا گفتم كه اگر زنان انتخاب نكنند، اگر زنان پنجره ها را تميز نكنند، مردان نمي توانند شعر برادر خورشيد را بخوانند. زيرا وقتي پنجره ها تميز نباشد مردان نمي توانند خورشيد را ببينند چه برسد به اينكه برايش آواز بخوانند
به دليل همخواني تفكرات مختلف عقايد سبزها بوجود آمده است. بنا بر اين ساختار پدرسالاري در حزب ما وجود ندارد. به همين دليل از همان آغاز حداقل، نصف هر ليستي ، هر هيئت مديره اي ٥٠% آن به وسيله زنان اشغال شده است. اين نقش براي زنان و اين تغيير ساختار در هيچ حزب ديگري هنوز بوجود نيامده است. بيش از ٢٠ سال است كه حزب ما، يك چشم اندازي براي سهميه زنان در جامعه براي نسل آزاديخواه در سياست را پيش برده و عملا به اجرا گذاشته است. در حزب ما نيست كه بهانه اي باشد كه زنان كار سياسي بكنند، بلكه اين گونه نيست كه نقش آنها واقعي است و ما از مردان حزبمان هم توقع داريم كه دنيا را از دريچه اي ديگر نگاه كنند، و يك آينده ديگري را ببينند. اما واقعيت چيز ديگري است. براي مثال آقاي فيشر از اول به عنوان وزير امور خارجه و تريتين به عنوان وزير محيط زيست، انتخاب شدند و هر دو مرد بودند و زني در آن مقطع وارد ليست دولت آلمان نشد.واقعيت چيز ديگري نيست. رهبري زنان در حزب سبزها مفيد، واقعي و عملي است. اين را ساختارهاي حزب ما نشان مي دهد و اين را در عمل همه زنان مشاهده كرده اند. زنان در ساختار دولتي در حزب سبزها جاي مهمي دارند. از جمله ٣ وزير در سطح دنيا و يك كميسار در كميسيون اروپائي زن هستند. در واقع در تقسيم قدرت عملي دو مرد و دو زن بطور برابر حضور دارند

آيا شما در حزب سبزها به عنوان يك زن احساس فشار نمي كنيد؟ آيا زنان جايگاه واقعى خود را در حزب تان يافته اند؟ نه من احساس فشار نمي كنم ، دايره قدرت وجود دارد، و طبيعي است كه من بتوانم فكر كنم كه صدراعظم آلمان رابطه تنگاتنگي با وزير امور خارجه داشته باشد و برعكس با من نداشته باشد. ما نه فقط ظاهري بلكه در عمل نيمي از تصميمات را در حزبمان مي گيريم ، ما دو دبير اول، يك زن و يك مرد در حزب داريم. ما در ايالت Nordrheinwestfallen همچنين دو همفكر با مدير در حزبمان داريم. ما هم چنين در ايالت (NRW) دو وزير يك مرد و يك زن داريم. و بالاخره در كابينه دولت دو وزير يك زن و يك مرد داريم و آقاي فيشر نماينده و جانشين رئيس دولت شده است. اين بدون شك با شكل ظاهري ساختار حزبى در ارتباط است.آقاى فيشر در حال حاضر در حزب سبزها، نامزد ويژه اعلام شده است. طبيعتا او در طي چهار سال فعاليت خويش نورچشمي حزب شده است. من فكر مي كنم كه خيلي احمقانه است كه ما او را بكار نگيريم.و اما من ، خودم را به هيچ عنوان تحت فشار احساس نكرده و نمي كنم. من شرايط خود را در اين حزب خيلي متساوي مي بينم. من فكر مي كنم كه در حزب سبزها زنان اين شانس را داشته اند كه توانائي هاي خود را نشان دهند.مطمئنا در جامعه ما ساختار قدرت هم وجود دارد. قدرتي كه در دست جامعه مردسالارانه بوده است. براي مثال در مطبوعات ، نويسنده زن كمتر وجود دارد. غير از روزنامه )Tatz) Tages Zeitung بقيه روزنامه ها مردانه هستند، و بطور باورنكردني در محدوده سروري و آقايي مردان مي چرخند. روزنامه نگارهاي مرد سياست را طور ديگري توصيف مي كنند. و اين ، كار را براي زناني كه در سياست هستند خيلي مشكل مي كند

تيپ و رفتار شما زنانه تر است و كمي با زنان ديگر در حزب تان متفاوت به نظر مي رسد. مثلا از لباس پوشيدن و يا آرايش كردنتان تا ... اين تفاوت چشم گير است. آيا شما با اين قضيه مشكل نداشته ايد؟ مثلا من در مجله Taz عكسي از شما ديدم با تفسيري كه به نظرم نوع پوشش و فرد شما مورد سوال واقع شده بوديد از اين رو به نظر مى رسد كه نه تنها شما در حزب تان بلكه در جامعه هم با اين قضيه كه نوع پوشش و خود شما مشكل داريد؟بطور عمومي من كسي هستم كه خيلي تناقض دارم. براي اينكه من زن هستم و مي خواهم كه يك زن باشم و همينطوري هم مي خواهم زندگي كنم. من زندگي را دوست دارم. غذا خوردن مرا شاد مي كند. وقتي به اپرا مي روم آن طور لباس مي پوشم كه درTatz مورد پرسش قرار گرفت و آن طور آرايش مي كنم. موهايم را بلوند يا قرمز مي كنم ، و طور ديگري صحبت مي كنم ، نه مثل يك سياستمدار كه بايد اينجوري بپوشد يا آنطوري بگويد و عمل كند. مثل يك مردي كه بايد اينگونه يا آنگونه عمل كند. امروز بعد از ظهر در كنفرانس بحثي شد در مورد فيلم تلويزيونى الى مك بيل و ارتباط آن با فمينيسم و نسل جوان و شيفتگى نسل جوان. من از بحثي كه در اين زمينه شد اصلا خوشم نيامد زيرا من مي خواهم آنجوري زندگي كنم و بمانم كه مي خواهم و هستم ، و نسل جوان بيشتر به نوعي اينگونه است، با وجودي كه من يك سياستمدار هستم. من نمي خواهم آن طور باشم كه موفقيت داشته باشم. من هرگز مثل مردان نخواهم بود. من مثل يك زن هستم و مي خواهم زن بمانم.بله بخاطر پوشش و يا نگاه من به مسايل براي من يك مشكلاتي بوجود آمد كه مرا خيلي ناراحت كرد. از طرف يك روزنامه چپ به من فحش و ناسزا گفته شد. آنها مرا مورد سرزنش و توهين قرار دادند. اين توهين و رفتار شرورانه اي كه آنها با من كردند در واقع به حقوق انساني من تجاوز شد

«حقوق زنان ، حقوق بشر، و حقوق بشر جهاني است» در اين رابطه سبزها چه كردند؟ و از جمله زنان در حزب سبزها؟هنوز دير زماني نيست كه در سطح جهان حقوق زنان به عنوان حقوق بشر شناخته شده و اينكه بالاخره زنان هم انسان هستند. ما مى ببينيم چگونه در قرارداد حقوق بشر كه بيشتر از ٤٠ سال است كه بوجود آمده ، مسئله زنان هنوز مطرح نمي شود. و در حقيقت براي اولين بار در پكن در كنفرانس جهانى زنان و شعار «حقوق زنان ، حقوق بشر است» مطرح شد. اگر موضوع چنين باشد كه زنان به خاطر جنسيت شان تحت تعقيب قرار گيرند و يا قرباني خشونت شوند، در آلمان بايد حقوق شان به رسميت شناخته شود. همانگونه كه يك فرد كه تحت تعقيب سياسي است و اين را نمي شود گفت كه مثلا كساني كه تحت تعقيب سياسي هستند، پناهندگي سياسي درجه اول را دارند و زنهائي كه بخاطر جنسيت شان تحت تعقيب قرار گرفتند حق درجه دوم را دارند! البته اين موضوعى است كه سال هاي زيادي طول مي كشد تا به نتيجه برسد و محافظه كاران مي كوشند كه آن را تغيير بدهند و تا حدودي هم موفق شده اند. و طبيعتا ما در به تصويب رساندن اين قانون در پارلمان مى كوشيم

آيا همبستگي با زنان ديگر دنيا در حزب سبزها وجود دارد؟بله ، طبيعي است. ما شعار «حقوق زنان ، حقوق بشر است و حقوق جهاني است» اعتقاد داريم بايد اين ديدگاه در سياست ، اقتصاد خارجي و در سياست خارجي بكار بست. يك مثال كوچك ، من معتقدم كه در حال حاضر در افغانستان در لويي جرگه ، يك گروه ٦ نفره زنان هستند كه كار مي كنند البته اين خيلي خيلي كم است ، اما از اين گروه ٦ نفره يك زن نامزد رياست جمهوري شده است.اين را هم بايد از حزب سبزها ممنون باشيم كه گردهمايي بزرگ افغانستان در آلمان در بن برگزار شد و در آنجا آقاي يوشكا فيشر بطور واضح و روشن گفت كه آزادي و سياست در افغانستان بستگي به فعاليت زنان در رشد دوباره افغانستان دارد. ماهمواره و هميشه و در همه جا گفته ايم كه آينده افغانستان بطور سيستماتيك به محروم نكردن زنان از حقوق شان بستگي دارد. و اما من تقريبا مدت ٢ سال با حزب زنان سبزها در كلن همكاري داشته ام. اما آنها راجع به موضوعاتي مثل مشكلات زنان افغانستان يا زنان فلسطين و يا ايران صحبتي نكرده اند.حتما اين واقعيت ندارد. ما بطور خاص روي زنان و مسايل شان كار مي كنيم. بطور خاص و زير عنوان «حقوق زنان ، حقوق بشر است» را در برنامه انتخاباتي و عملي مان داريم. همينطور چگونگي اجراى عملى حقوق زنان در سطح جهاني.من بارها براي زنان مختلف دنيا تلاش كرده ام. براي مثال زنان كردستان «ليلا زانا» از سال ١٩٩٤ در زندان است و او يكي از دوستان نزديك من است ، و من براي آزادي او تلاش زيادي كرده ام. وقتي ما راجع به موقعيت زنان در شرق صحبت مي كنيم ، ما مي دانيم كه بايد موضوع زيادي درباره موقعيت فوق العاده زنان آنجا بازگو و نشان دهيم. من خيلي تعجب مي كنم كه شما اينگونه مي گوييد.حزب ما براي روز جهاني زن يك پلاكارد بزرگ و قشنگي درست كرد. روز جهاني زن امسال شعار «حقوق زنان، حقوق بشر است و حقوق بشر جهاني است»، در حقيقت براي تمام جهان و من فكر مي كنم كه ما مي توانيم خيلي ريشه بدوانيم. چرا حزب سبزها بيشتر راجع به موضوعات خنثي صحبت مي كند. مثلا خيابان ـ درخت ها منهاي ارتباط آن ها با بشر و انسان ها؟ و بيشتر اشيا مورد توجه اند تا ارتباط آنها با انسان!حزب سبزها بر روي نكات اساسي انگشت نهاده اند و براي من طبيعت يك نقطه آبستراك نيست! طبيعت و درخت ها يك نقطه خيالي نيستند. حزب سبزها اولين گروهي هستند كه گفته اند: كه انسان ها زماني مي توانند آينده اي داشته باشند كه بطور كلي زمين وجود داشته باشد. سرخپوستان هميشه گفته اند: اگر آب سمي نباشد، اگر درختان مورد خطر قرار نگيرند، اگر جلگه ها تبديل به بيابان نشوند. به همين علت موضوعات محيط زيستى بستگي عميقي به شرايط آينده بشريت دارند

با تشكر از شما