١٩.٩.٠٥
١٣.٩.٠٥
پرفسور29 ساله ايراني و جوانترين استاد دانشگاه «تورنتو» يكي از 35 مخترع برتر جهان شد
گفتوگو با مخترع پيشرفتهترين سيستم«تشخيص صدا در رايانههاي هوشمند» پرفسور پرهام اعرابي، استاد 29 ساله دانشگاه تورنتوي كانادا با ايده خلاقانهاش در زمينه حذف صداهاي مزاحم در سيستمهاي رايانهيي هوشمند كنترل شونده با صوت، به عنوان يكي از سی و پنج مخترع جوان منتخب نشريه «تكنولوژي ريويو» دانشگاه ام.ای.تی انتخاب شد
نشريه «تكنولوژي ريويو» كه زير نظر مؤسسه فنآوري ماساچوست (ام.ای.تی) يكي از معتبرترين نشريات فني و تكنولوژيك جهان است كه هر ساله تعدادي از مخترعان جوان برجسته جهان را كه ابداعات كاربردي و پيشروانهيي در عرصه فن آوري داشته و تاثير چشمگيري بر شيوه زندگي و كار ديگران گذاشتهاند، معرفي و با اعطاي جايزه از آنها تقدير ميكند. در ميان برندگان جايزه علمي اين نشريه نام دانشمندان و نوآوران بزرگي نظير «سرگي برين» و «جري يانگ» پايهگذاران «گوگل» و همچنين پرفسور «تد سارجنت» به چشم ميخورد كه در سال 2003 اين جايزه را دريافت كردند. مراسم اعطاي اين جايزه ششم مهرماه سال جاري در موسسه تكنولوژي ماساچوست برگزار ميشود. دكتر اعرابي توضيحاتي درباره تحقيقات و اختراع اخير خود ارائه داد. دكتر پرهام اعرابي، دانشمند جوان ايراني كه با 29 سال سن يكي از جوانترين پرفسورهاي دانشگاههاي كانادا است، در سال 1355 در تهران به دنيا آمده و تحصيلات خود را تا 12 سالگي در ايران ادامه داده است. وي پس از مهاجرت خانواده به كانادا در سال 67 تحصيلات خود را در «تورنتو» ادامه داده و مدارج ليسانس و فوقليسانس خود را در رشته مهندسي برق به ترتيب در سالهاي 1998 و 1999 دريافت كرده است . اعرابي تحصيلات دكتري مهندسي برق را نيز در مدت دو سال در دانشگاه «استفورد» به پايان برده و از همان سال (2001) يعني در 24 سالگي به عنوان يكي از جوانترين اساتيد دانشگاههاي كانادا به كادر علمي دانشگاه تورنتو ملحق شده و از جولاي امسال (دو ماه پيش) به درجه پرفسوري رسيده است. پرفسور اعرابي به واسطه فعاليتهاي تحقيقاتي و موفقيتهاي آموزشي تاكنون جوايز داخلي و بينالمللي متعددي را در كانادا دريافت كرده است كه از جمله آنها جايزه «محقق كانادايي» در سال 2002 و جايزه بينالمللي آموزش مهندسي برق ( ويژه اساتيد جوان) در سال 2004 است. دكتر اعرابي درباره تحقيقات و اختراع اخير خود كه سبب انتخاب وي به عنوان يكي از 35 مخترع برتر جهان از سوي مجله Technology Review مؤسسه فن آوري ماساچوست شد، اظهار داشت: تحقيقات من با هدف ارتقاي توان رايانهها در تشخيص صداي انسان در محيطهاي طبيعي و پر ازدحام است. كاربرد اصلي اين سيستم در رايانه و تجهيزاتي است كه از طريق صداي انسان كنترل ميشوند. وي خاطر نشان كرد: در حال حاضر نمونههايي از چنين تجهيزاتي با كاربردهاي محدود مثلا براي استفاده در داخل خودروها ساخته شده كه عمدتا در محيطهاي ايزوله و ساكت كه صداهاي مزاحم محيطي وجود نداشته باشد قابل استفاده هستند، چون سيستم هوش مصنوعي آنها در محيطهاي طبيعي و شلوغ قادر به تشخيص صحيح فرمانهاي صوتي نيست. در اين طرح كه با موفقيت به اتمام رسيده اين مشكل تا حد زيادي بر طرف شده است. اعرابي تصريح كرد: در سيستمهاي موجود تشخيص صدا در رايانهها عمدتا از يك ميكروفن استفاده ميشود در حالي كه در گوش انسان هزاران حسگر وجود دارد كه هر كدام به عنوان يك ميكروفن قوي عمل ميكنند؛ در سيستم ابداعي تلاش شده با استفاده از چندين ميكروفن كه قابليت كار در شرايط بيثبات را دارند امكان تشخيص دقيق صداها در محيط واقعي براي رايانهها فراهم شود. پژوهشگر ايراني دانشمند تورنتو در گفتوگو با ايسنا تصريح كرد: با استفاده از سيستم ابداعي رايانهها قادر خواهند بود تمامي منابع صوتي محيط - مثلا افراد حاضر در يك اتاق - را شناسايي كرده و با تمايز آنها، منبع صوتي اصلي را كه معمولا نزديكترين فرد به سيستم است انتخاب كرده و خود را به صداي دريافتي از اين منبع متمركز كنند. استاد ايراني دانشگاه تورنتو خاطر نشان كرد: در راستاي تحقيقات اين طرح در رساله دكتري خود عملكرد ميكروفنها را در شرايط بيثبات مورد مطالعه قرار دادم و طي آن با بررسي عملكرد حسگرهاي شنوايي گوش كه علي رغم قرار داشتن در شرايط تقريبا ثابت، به راحتي صداها را تشخيص ميدهند، در جهت بهبود قابليت تشخيص صوت در ميكروفنهايي كه به نخهايي آويخته شدهاند تحقيق كردم كه تا حد زيادي موفقيت آميز بود. دكتر اعرابي درباره امكان استفاده گسترده از سيستم ابداعي مثلا در هدايت خودروها توسط صوت اظهار داشت: با تحقيقات اين طرح فن آوري لازم در اين زمينه فراهم شده است، ولي از نظر هزينه استفاده گسترده از آن شايد چندان مقرون به صرفه نباشد البته به نظر ميرسد استفاده از چنين سيستمهايي صوتي براي كنترل خودروها از لحاظ فني نيز تا بيست تا 30 سال آينده عملي نباشد چون به هر حال سيستمي مقداري خطا دارد و سپردن كنترل خودرو به چنين سيستمهايي معقول نيست، ولي به هر حال استفاده از سيستمهاي فرمان صوتي در تجهيزات داخلي و غير حساس خودرو مثل روشن كردن راديو و ضبط يا پنجره خودرو و .... به تدريج آغاز شده است مثلا در مدل جديد خودروي BMW كه سال آينده به بازار ميآيد ميكروفني تعبيه شده كه فقط به فرمان راننده گوش ميدهد و قادرست در داخل خودرو اعمال كوچكي را كنترل كند. پرفسور اعرابي در ادامه گفت و گو با ايسنا درباره جايزه نشريه تكنولوژي ريويو گفت: اين نشريه وابسته به مؤسسه فن آوري ماساچوست هر ساله تعدادي از مخترعان برتر جهان را انتخاب و از آنها تقدير ميكند. اين جايزه تا دوره گذشته هر سال به 100 نفر از مخترعان برگزيده اعطاء ميشد كه امسال به 35 نفر مخترع زير 35 سال اعطاء شد. دريافت اين جايزه براي من افتخار بزرگي است چون در بين برگزيدگان اين جايزه جهاني نام دانشمندان و مخترعان برجستهاي مثل بنيانگذاران «گوگل» ديده ميشود. استاد و پژوهشگر برجسته دانشگاه «تورنتو» در پايان با ابراز تاسف از اين كه به دليل مشغله زياد تحصيلي و كاري از 17 سال پيش نتوانسه به ايران بيايد اظهار داشت: من به هيچ وجه خود را واجد هوش و استعداد برتري نميدانم و معتقدم در بين جوانان و دانشجويان ايراني افراد مستعدتر و با هوشتر فراوانند و بسيار خوشحال ميشوم كه بتوانم به عنوان يك ايراني با مراكز علمي و تحقيقاتي كشورم همكاري و ارتباط علمي داشته باشم.
٧.٩.٠٥
خاوران ،يك سنداز جنايت هاي وحشيانه رژيم جمهوري اسلامي
فريبا كاوياني
از آن روز هاي سراسر رنج سال ها مي گذرد .از آن روز هايي كه ملاقات با زندانيان قطع شد و خانواده ها نگران عزيزان خودشان به هر جايي سر مي زدند تا شايد خبري از آنان بيابند . ومن نيز مانند هزاران خانواده ديگر سرگردان و نگران در جستجوي خبري از همسرم بودم. شهريور سال ۶۷ بود، كه خبر كشف گورهاي دسته جمعي را در گورستان خاوران از زبان مادر داغديده اي كه پسر عزيزش را به جرم آزادي خواهي و عدالت طلبي اعدام كرده بودند شنيدم او برايم تعريف كرد كه روزي كه براي مراسم ياد ;بود پسرش به گورستان خاوران رفته بودند ، يكي از مادران تكه پارچه اي كثيف و خون آلود مي بيند و به خيال آنكه پارچه را به كناري اندازد تا زمين تميز باشد دست مي برد تا پارچه را بردارد ولي متوجه مي شود پارچه در زمين فرو رفته پس سعي مي كند تا خاك را به كناري زند و پارچه را از زمين بيرون كشد ، كه ناگهان دستي را ميبند . در لحظه اي همه متوجه مي شوند خاك در جس تجوي يافتن جنازه ها شكافته مي شود وعمق فاجعه آشكار مي شود . شنيدن اين خبر براي من نقطه پايان زندگي مردي بود كه در صداقت و پاكي ،شجاعت و آزادگي زبانزد تمام افرادي بود كه اورا مي شناختند . مردي كه عاشق مردم بود و عشق را با همه شكوهش با مهرباني محبت و گذشت به اطرافيانش نشان ميداد. نه ، نه! نمي خواستم اين حقيقت را باور كنم . هنوز رسما به من اعلام نشده بود بايد صبر مي كردم . هر روز با خودم كلنجار مي رفتم و ميان واقعيت و سراب در شك ودو دلي دست و پا مي زدم تا سرانجام نوبت من هم رسيد . از زندان اوين تلفن كردند به منزل خواهر شوهرم و گفتند روز ۱۴ آذر ساعت ۳ يك نفراز مردان خانواده بياييد جلوي زندان . وقتي خبر را شنيدم بلافاصله وسايلم را جمع كردم وبا پسرم به تهران رفتم و بدين ترتيب نوبت من هم شد . جلوي اوین همهمه اي بر پا بود صد ها نفر پشت در زندان جمع شده بودند .همه بي قرار بودند .همه ميدانستيم واقعيت چيست ولي هيچكس نمي خواست واقعيت رابر زبان آورد. تا سرانجام از هر خانواده يك ; نفر را به داخل محوطه اوين بردند. در حياط به چشمانمان چشم بند زدند و ما با چشماني بسته شده دستان يكديگر را گرفته بوديم ومحكم مي فشرديم با ياد عزيزانمان كه همه با سرود عشق به جوخه هاي اعدام سپرده شدند. بالاخره مارا با ساختماني بردند ، زنها در يك طرف و مرد ها در طرف ديگر .كم كم چشم بند هارا بالا زديم . ساختمان برايم آشنا بود . همان راهرو و همان اتا 2; ها . ساختماني كه در آن بارها و بارها بازجويي شده بودم. آن روزها كه از زير چادر و چشم بند پنهان از چشم نگهبانان به اطراف نگاه مي كردم ،در جستجوي جعفر !!!!! تمام خاطرات مثل باد از ذهنم مي گذشت و مادران و خواهران و همسران در اين مرورمرا ياري مي كردند. لحظات به كندي مي گذشت ، ولي عاقبت اعلام شد ، جعفر وثوقي ..... نام همسرم بود . به راه افتادم به اتاقي وارد شد م . گفتگو كوتاه بود : -تو چه نسبتي با جعفر داري ؟ -همسرش هستم -ميداني چه مي خواهيم به تو بگوييم؟ -مي خواهيد بگوييد اعدامش كرده ايد. -بله ، البته ما اينكار را نكرديم چرا؟ براي اينكه يك دنده بود و سر حرفش ايستاده بود -كي؟ -معلوم نيست. -وصيتنامه ، من ... -وصيتنامه مال فرد مسلمان است او مسلمان نبود. وفقط اين حلقه ازاو مانده . حلقه را گرفتم و در دستانم فشردم می خواستم به وسعت تمام دنيا فرياد بزنم . ولي نتوانستم، بغض راه گلويم را بسته بود.كاغذي جلويم گذاشتند و گفتند بايد تعهد بدهي كه مراسم يادبود نمي گيري و اين خبر را بطور رسمي در روزنامه يا به شكل تراكت اعلام نميكني..... گيج ومنگ بيرون آمدم در پاركينگ سوار ماشينم كردند و جلوي لونا پارك تقريبا از ماشين به بيرون انداختند ، چون كه مي ترسيدند موردتهاجم مردم خشمگين قراربگيرند.بله از آن روز سالها مي گذرد .طي تمام اين سال ها با تمام توانم كوشيدم براي حقوق از دست رفته جعفر وديگر قربانيان سياسي رژيم جمهوري اسلامي مبارز ه كنم . در تمام اين سال ها خاوران براي من جايي بود كه بغض فروخورده ام را هم چون آتشفشاني گدازان به بيرون بريزم. و در آرزوي روزي كه تمام خانواده هاي قربانيان بتوانند با كمك مر دم ايران و تمام سازمان هايي كه در راه حقوق بشر مبارزه ميكنند براي تجليل از مقام تمام زنان و مردان بزرگي كه در راه آزادي جان عزيزشان را از دست دادند ستون يادبود ويا مجسمه ای كه نمادي از آن انسان هاي شريف و عاشق باشد در آن جا نصب كنند . ودر كتيبه اي نام تمام آن عزيزان را بنويسند با هزاران گل زيبا كه در چهار فصل سال زيبايي را چنانكه در خور اين عزيزان باشد، زينت بخش خاوران بكنند. اما امروز درست مثل هفده سال پيش، خبر ميرسد.رژيم مي خواهد به بهانه بازسازي خاوران را خراب كند و سند جنايتش رااز بين ببرد. خاوران براي همه مر ;دم چه آنان كه از نزديك و چه آنان كه فقط عكس هايي از آن را ديده اند ، سمبول جنايات پنهان و اشكار مستبدان جمهوري اسلامي است .جنايتكاراني كه نه تنها طاقت تحمل انسان هاي دگر اندیش را ندارند .بلكه از هر چه يادآور اين انسان هاي ازاده نيزهست در هراس است . و سعي در از بين بردنش دارد. من كه همراه ديگرخانواده هاي قربانيان كشتار خونين سال ۶۷ كه سال ها در جهت تحقق خواست هاي زير تلاش كرده ايم : - اعلام رسمي نام قربانيان سال ۶۷ - ثبت اسامي قربانيان در دفاتر رسمي ثبت و احوال كشور . - دادن پرونده قربانيان به خانواده ها - اعلام نام شخصي که دستور اين اعدام ها را صادر كرده بود. - نشان دادن محل دفن فربانيان . - حق گذاشتن سنگ بر مزار قربانيان - داشتن حق برگزاري مراسم ياد بود اعلام رسمي در روزنامه ها امروز باردیگر از تمامي انسان هاي آزاده و كليه سازمان هايي كه در راه حقوق بشر مبارزه مي كنند ياري مي طلبم تادر سالروز كشتار زندانيان نگذارند عوامل رژيم تحت نام باز سازي خاوران را ازبین ببرند . باز سازي خاوران تنها مي تواند بدست خانواده هاي قربانيان اين فاجعه باز سازي گردد.شايد ، اين كار مرهمي بر رنج هايي باشد كه آنان در اين سال ها كشيده اند
٤.٩.٠٥
تنگه بلاغى به جاى پاسارگاد زير آب مى رود
تلفن هاى همراه به مدت ده روز خبرى را به هم مخابره مى كنند كه از زير آب رفتن آرامگاه كوروش به دليل آبگيرى سد سيوند خبر مى دهد. تشكل هاى مختلف جامعه مدنى هم فعال شده اند و به دنبال كسب نتيجه نسبى از اعتراض به تغيير نام خليج فارس در نشنال جئوگرافى، تصميم گرفته اند جريان تازه اى را در اين خصوص آغاز كنند كه نخستين نامه اعتراضى آنها تاكنون بيش از ۸۰۰ امضا جمع كرده است، اما واقعيت چيز ديگرى است. با آبگيرى سد سيوند آرامگاه كوروش به زير آب نخواهد رفت اما تنگه بلاغى به عنوان يك منطقه مهم و حائز اهميت تاريخى كه هنوز عمليات اكتشاف و باستان شناسى آن به اتمام نرسيده است به زير آب خواهد رفت و همراه خود بخش زيادى از تاريخ پنهان ايران را بازخوانى نشده به زير آب خواهد برد. هر چند كه مجرى طرح سيوند در گفت وگو با ايسنا اعلام كرده است: «آثار باستانى و زندگى در درياچه سد مشاهده شده است كه شامل روستا، قبرهاى قديمى و تعدادى سفال است، ولى اين آثار به حدى مهم نيست كه بهره بردارى از سد را دچار مشكل كند.» اما «محمدحسن طالبيان» مدير بنياد پژوهشى پارسه و پاسارگاد نظر ديگرى دارد. وى با تاكيد بر اين مطلب كه فردا نقشه كامل منطقه و قرار گرفتن سد و موقعيت آرامگاه كوروش را در اختيار روزنامه خواهد گذاشت تا مردم و علاقه مندان به حوزه ميراث فرهنگى به طور كامل از موقعيت پاسارگاد و سد سيوند مطلع شوند در گفت وگو با شرق تاكيد كرد: تنگه ۱۸ كيلومترى بلاغى در فاصله ۱۴ كيلومترى از محوطه پاسارگاد قرار دارد و هيچ آسيبى را به آرامگاه كوروش وارد نخواهد كرد. اما آن چيزى كه حائز اهميت است خود تنگه بلاغى است كه در اين تنگه طى بررسى هاى مقدماتى انجام شده با آخرين بررسى تيم ژاپنى ها ۱۳۰ اثر تاريخى و باستانى در منطقه به دست آمده است. آخرين منطقه به دست آمده به دوره پيش از تاريخ بازمى گردد. وى با تشريح محوطه هاى به دست آمده به عنوان آثارى ارزشمند، اين نكته را يادآور شد كه منظور از اثر يك جسم يا شىء تاريخى نيست و طبق تعريف يونسكو هر اثرى كه از گذشته باقى مانده باشد و نشان از يك واقعه داشته باشد جزء آثار تاريخى محسوب مى شود. به همين دليل مى توان اعلام كرد كه تنگه بلاغى مسيرى زيارتى و كاروان رو بود كه به نوبه خود جدا از ساير آثار و كشفيات ديگر يك منطقه باستانى محسوب مى شود حتى اگر هيچ شىء تاريخى از آن برداشت نشده باشد. مدير بنياد پژوهشى پارسه و پاسارگاد با تاكيد دوباره بر اينكه محوطه و پيرامون هر اثرى به نوبه خود حائز اهميت است، افزود: تنگه بلاغى يك منطقه طبيعى بين پارسه و پاسارگاد است كه بيشترين اتفاقات اجتماعى، اقتصادى و تاريخى در آن رخ داده و از دوره هخامنشى تا دوره اسلامى آثار فراوانى در آن يافت شده است. تنگه بلاغى در حالى زير آب مى رود كه از ديدگاه باستان شناسان يك نظام اجتماعى، تاريخى و اقتصادى محسوب مى شود كه هيچكدام از آنها جدا از هم نيستند. بنياد پژوهشى پارسه و پاسارگاد از دو سال پيش و با طرح به زير آب رفتن اين تنگه تهيه عكس هاى ماهواره اى و بررسى هاى مقدماتى را شروع كرده است. تاكنون ۸ تيم داخلى و خارجى در منطقه فعاليت داشته اند. گفته مى شود با توجه به درخواست سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى از وزارت نيرو در قرارداد ساخت سد ۱۰۰ ميليون تومان اعتبار در نظر گرفته شده تا براى عمليات نجات بخشى تنگه بلاغى هزينه شود، اما اين مسئله منجر شده تا كانون مدافعان حقوق بشر از مجريان سد سيوند شكايت نكند. همچنين گروه هاى مختلف نهادهاى مدنى در نظر دارند روزهاى پايانى شهريور تجمعى را در منطقه پاسارگاد و در اعتراض به آبگيرى سد سيوند بدون در نظر گرفتن مناطق باستانى و تاريخى كه زير آب مى روند، داشته باشند. اين اعتراض كه از مدت ها پيش شروع شده، در نظر دارد تا رسيدن به نتيجه براى اتمام عمليات نجات بخشى و اكتشاف در تنگه بلاغى ادامه پيدا كند. اين دومين بار است كه نهادهاى مدنى در تصميم گيرى اقتصادى و اجتماعى داخلى مداخله جدى مى كنند
الاشتراك في:
الرسائل (Atom)