٣٠.٨.٠٥

هفدهمین سالگرد اعدام دسته جمعی هزاران زندانی در زندانهای جمهوری اسلامی

این روزها هفدهمین سالگرد اعدام هزاران زندانی سیاسی است که از مرداد تا آبان سال 1367 بطور مخفیانه در زندانهای جمهوری اسلامی به دار آویخته شدند. روز 14 مرداد 67 شاید برای بیشترکسانی که در مراسم رسمی نماز جمعه خطبه موسوی اردبیلی رئیس شورای عالی قضائی حکومت جمهوری اسلامی را شنیدند معنای خاصی نداشت اما برای آنها که در زندانهای جمهوری اسلامی عزیزی داشتند بی تردید زنگ خطری هولناک بود. در آنروز موسوی اردبیلی گفت: «مردم بر علیه اینها عصبانی هستند. قوه قضائیه در فشار سخت افکار عمومی است که چرا اینها را محاکمه می کنید. اینها که محاکمه ندارند. حکمش معلوم و موضوعش هم معلوم است. قوه قضائیه در فشار است که چرا اینها محاکمه می شوند. در فشاراست که چرا تمام اینها اعدام نمی شوند. و یک دسته شان زندانی می شوند. مردم اصلا این حرف ها را قبول ندارند. مردم می گویند که باید از دم اعدام شوند. من با شما هماهنگ هستم و می گویم نباید اینها عفو شوند.» عفو نشدند. حتی آنها که دوره محکومیتشان گذرانده بودند بار دیگر به حکم آیت الله خمینی در پایان یک پرسش و پاسخ سه دقیقه ای به دار آویخته شدند. متن حکم خمینی چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم. از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هرچه می گویند از روی حیله ونفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده اند، و با توجه به محارب بودن آنها و جنگ های کلاسیک آنها در شمال، غرب و جنوب کشور با همکاری های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنها با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنها از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند محارب و محکوم به اعدام می باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجت الاسلام نیری، دامت افاضات قاضی شرع، و جناب آقای اشراقی دادستان تهران و نماینده ای از وزارت اطلاعات می باشد. رحم بر محاربین ساده اندیشی است. قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است. امیدوارم با خشم وکینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید.» از هفته ها پیش از شروع اعدامها ملاقات ها قطع شده بود. هواخوری ورزش و استفاده از بهداری و دریافت نشریات روزانه همگی متوفق شده بود. به گفته دکتر رضا غفاری از زندانیان زنده مانده حتی زندانبانان حق خروج از زندان را نداشتند و همه زندانیان در بیخبری کامل بسر می بردند. مهدی اصلانی از بازمانده های زندان گوهردشت بخشی از این ماجرا را تعریف می کند. دکتر رامین احمدی درباره فعالیت های «مرکز گرداوری و بررسی اسناد حقوق بشر ایران» می گوید این مرکز یک مرکز بی طرف است و سعی می کند پیشینه تاریخی و جامعی از شرایط حقوق بشر درایران را ارائه کند. یکی از پرونده های عمده مورد بررسی این مرکز اعدام های سال 67 است

٢٥.٨.٠٥

وزیر کشور کابینه احمدی نژاد

مصطفی پورمحمدی در راس وزارت کشور جمهوری اسلامی قرار گرفت. الیاس نادران عضو مجلس هفتم گفت: این شخص چون اطلاعاتی بوده، فضای کشور را اطلاعاتی می کند. وی به صراحت بر دست داشتن وزیر کشور در ترورهای خارج از کشور صحه گذاشت. علی کشتگر، روزنامه نگار و فعال سیاسی مقیم پاریس می گوید: آقای پورمحمدی به همراه سعید امامی یکی از معاونین وزارت اطلاعات در دوره فلاحیان بوده و مامور سرکوب روحانیون مخالف آیت الله علی خامنه ای، و همچنین در تمام دورانی که ترورهای سیاسی در داخل و خارج ایران اتفاق افتاده، ایشان یکی از معاونان وزارت اطلاعات و آقای فلاحیان بوده. علی کشتگر می گوید: ایشان در اوایل انقلاب حدود 300 تن را در مقام رئیس دادگاه های انقلاب در استان هرمزگان به اعدام محکوم کرد که برخی از آنها نوجوانان زیر 18 ساله بودند. در جریان قتل عام های سال 67 آقای پورمحمدی یکی از قاضی هایی بود که دستور آن اعدام های وسیع را می دادند و حالا این آقا شده وزیر کشور جمهوری اسلامی

٢٤.٨.٠٥

Iran: 43 Hängungen und Todesurteile seit Ahmadinejads Wahl

Maryam Rajavi fordert von der Weltgemeinschaft dringende Maßnahmen zum Stoppen der rasenden Hinrichtungen im Iran zu ergreifen.
Seit der Wahl Mahmoud Ahmadinejads hat das unmenschliche Mullah-Regime eine Welle von öffentlichen Hinrichtungen und Todesurteile errichtet, um eine Atmosphäre des Terrors und der Einschüchterung zu erzeugen und damit den aufbrausenden Stand der Gesellschaft zu kontern.
Die staatlich kontrollierten Medien berichteten von sieben Todesurteilen in den vergangenen drei Tagen. Dies bringt die Zahl der hingerichteten Gefangenen seit dem 26. Juni 2005, gleich nach Ahmadinejads Wahl, auf insgesamt 20 Hinrichtungen. Die Zahl derer, die in der gleichen Periode zum Tode verurteilt wurden, beträgt 23. Mindestens fünf der Opfer waren zum Zeitpunkt ihrer Hinrichtung oder des angeblichen Deliktes unter 18 Jahre alt. Drei Opfer waren Frauen.
Die Erhängungen und Todesurteile waren in Teheran, Karaj (westlich der Hauptstadt), Arak und Isfahan (Zentral-Iran), Hamedan und Pol-e Dokhtar (im Westen) Mashad (im Nordosten), Salmas und Ardebil (im Nordwesten), Kerman und Bandar-Abbas (im Süden) Gonbad-e Kavoos (im Norden) und Ahwaz (im Südwesten).
Marjam Rajavi, die gewählte Präsidentin des iranischen Widerstandes, forderte den UN Generalsekretär, das hohe Menschenrechtskommissariat und alle weiteren internationalen Menschenrechtsorganisationen auf, diese barbarischen Verbrechen zu verurteilen und dringende und ernsthafte Maßnahmen zu ergreifen, um die Hinrichtungen zu stoppen.
Sie betonte, dass die Untätigkeit und das Schweigen der Weltgemeinschaft, einschließlich das Ausbleiben einer Tadelresolution der UN-Menschenrechtskommission und das Fehlen eines speziellen Berichterstatters über die Menschenrechtsverletzungen im Iran, die Mullahs ermutigt habe, fortzufahren und ihre Verbrechen und mittelalterlichen Hinrichtungen zu verstärken.
Rajavi hob hervor, das es keine Rechtfertigung zur Verlängerung der Beschwichtigungspolitik mit den Mullahs unter der Ausrede „Menschenrechts-Dialog“ mehr gebe. Die Gräueltaten der Mullahs gegen die iranische Bevölkerung seien eine eindeutige Kundgebung der Verbrechen gegen die Menschlichkeit und müssten an den UN-Sicherheitsrat geleitet werden, fügte sie hinzu.

Das Sekretariat des Nationalen Widerstandsrates Irans
23. August 2005
كميته رفراندوم آزاد ايران
احضار و سركوب دانشجويان و فعالان سياسي
هفته پاياني مرداد ماه
هم ميهنان
گزارش احضار و سركوب دانشجويان و فعالان سياسي در روزهاي پاياني ماه مرداد را در حالي آغاز ميكنيم كه پس از گذشت بيش از يك ماه از انتصاب احمدي نژاد به رياست جمهوري،كابينه اقتدارگرايان معرفي شد.4 وزير اين كابينه با سابقه هاي بسيار ننگين در سركوب و ترور ، از فرماندهان سپاه پاسداران تحت امر ولي فقيه هستند.اين است نتيجه دست بوسي ولي فقيه از جانب احمدي نژاد. هموطنان ولي فقيه با يكدست كردن حاكميت، قصد دارد تا با زير فشار قرار دادن مردم محروم ، فشار بر زندانيان سياسي و بستن فضاي سياسي جامعه،فشار بر زنان با نام بد حجابي و ... قدرت مطلقه و افسارگسيخته خود را بر جامعه حاكم نمايد.اما روشن است كه اين امر در سايه تلاش و مبارزه پيگير روشنفكران و فرهيختگان اين جامعه ممكن نيست. صداي مردم ايران به گوش آزاديخواهان در هر گوشه از جهان رسيده و ميرسد كه طالب دمكراسي و آزادي هستند.اينك جامعه جهاني براي پاسخگويي به خواسته ملت ايران ، به اجماع نظر رسيده و در كنار مردم و دولتهاي اروپا و آمريكا در كنار ملت ايران قرار گرفته اند. دانشجويان و روشنفكران آمار و بيلان سركوب ، احضار در نيمه اول مرداد را ذيلا به اطلاع شما ميرسانيم: 1. بنابر اخبار دريافتي از درون زندان مخوف و وحشتناك گوهردشت كرج(رجايي شهر) زندانيان سياسي كه براي آنها حكم هاي ناعادلانه صادر شده، در بندهايي با شرايط طاقت فرسا و ضدانساني از جانب مسئولين اين زندان مورد اذيت و آزارهاي روحي و جسماني قرار دارند. 2. آقاي بينا داراب زند تحت فشارهاي رواني مسئولين زندان گوهردشت كرج بوده بطوري كه تماسهاي ايشان با خانواده اش مستمرا قطع و وصل ميشود،اين مسئله موجب آزارهاي رواني براي خانواده آقاي داراب زند شده است. 3. بنا به گفته ي وکيل آقاي کيانوش سنجري ، نام وي در فهرست زندانيان در زندان اوين ثبت نشده است. وي با اعلام اين خبر افزود که تلاشهاي او تاکنون براي ملاقات با کيانوس سنجري و دانستن محل نگهداري او بي نتيجه بوده است. 4. آقاي احمد سراجي از وبلاگ نويسان فعال همچنان بلاتكليف در زندان تبريز و تحت فشار و شكنجه روحي و جسمي قرار دارد و پيگيري در مورد وضعيت وي از جانب مسئولين زندان تبريز، همچنان بدون جواب باقي مانده است. 5. عليرغم حكم صادره عليه آقاي بهروز جاويد تهراني ،ايشان همچنان در انفرادي بسر ميبرد و تحت شكنجه مستمر مأمورين زندان قرار دارد.لازم بذكر است كه مأمورين زندان آقاي جاويد تهراني را به بهانه اعتراض به وضعيت حكم و زندان خويش مورد ضرب و شتم قرار داده اند بطوري كه استخوان قفسه سينه وي شكسته است. 6. آقاي حسين خدايارى دانشجوى دانشگاه باهنر كرمان به اتهام اقدام عليه امنيت ملى محاكمه شد.لازم بذكر است اين دانشجو يك بار در مردادماه سال ۱۳۸۲ محاكمه شده و پرونده وي خاتمه يافته اعلام شده بود ولي براي وي حكمي صادر نشده است. 7. آقاي «على صادقى» ,دبير سابق انجمن اسلامى دانشگاه صنعتى خواجه نصيرالدين طوسى, به اتهام شركت در اعتراضات دانشجويى و «اقدام عليه امنيت ملى» و «اخلال در نظم و آسايش عمومى» دادگاهي شد. 8. آقاي مصطفي جوکار روزنامه نگار و خبرنگار زنداني به علت تشديد بيماري قلبي براثر فشارهاي بازجويي در بند 209 دچار سكته قلبي شده و به بيمارستان انتقال يافت.وي هم اکنون به مدت 7 ماه است که در بازداشت وزارت اطلاعات و در وضعيت بلاتکليفي به سر ميبرد . 9. آقاي” ابوالفضل رضا سروش” که به اتهام بمب گذاري در تهران از سوي وزارت اطلاعات بازداشت شده بود هم اکنون پس از گذشت بيش از 2 ماه هنوز در وضعيت بلاتکليفي به سر ميبرد. اين در حالي است که به گفته ي زندانيان سياسي سالن 350 زندان اوين ، وي بيگناه بوده و بي دليل از سوي وزارت اطلاعات بازداشت شده است. 10. آقاي علي افشاري، از اعضاي شوراي مركزي تحكيم وحدت، قرار است روز اول شهريورماه سال جاري در شعبه‌ي 26 دادگاه انقلاب محاكمه شود. اتهام افشاري براندازي، سازماندهي جريان دانشجويي و تدوين استراتژي براي آن، تبليغ عليه نظام و موارد ديگر ذكر شده است.لازم بذكر است اين فعال سياسي و دانشجويي درخواست محاكمه علني براي خويش كرده است. 11. تعدادي از اعضاي سابق شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهركرد به اتهام توهين و نشر اكاذيب به 30 ضربه شلاق و پرداخت 100 هزار تومان پول محكوم شده‌اند. 12. آقاي ايرانمش ،دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اراك, به دادگاه انقلاب احضار شد.ايشان به اتمام "توهين به شوراي عالي انقلاب فرهنگي"،بدادگاه احضار شده است. 13. كانون اسلامي دانشجويان دانشگاه آزاد واحد اهواز ، يك ماه پيش از سوي هيات نظارت دانشگاه بدون هيچگونه توضيحي حكم انحلال گرفت. 14. جلسه تفهيم اتهام پرونده‌ي جديد آقاي آرش سيگارچي، در رشت برگزار شد. اتهامات ذكر شده براي پرونده ايشان چون نشر اكاذيب، اهانت به مراجع، توهين به رييس‌جمهور و رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و داشتن ماهواره در منزل ميباشد. 15. آقاي اجلال قوامي روزنامه نگار ( عضو شوراي سردبيري پيام مردم و از اعضاي سازمان دفاع ازحقوق بشرکردستان ) و آقاي سعيد ساعدي از روزنامه نگاران كردستان توسط ماموران انتظامي بازداشت شدند.اين دو روزنامه نگار در اعتراض به بازداشت و بازجوي خود در زندان مركزي سنندج دست به اعتصاب غذا زدند. 16. روزنامه هاي ”آشتي” و هفته نامه ي ”ئاسو” به دستور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي توقيف شده اند. هر دو نشريه به دو زبان کردي و فارسي منتشر مي شدند. علت توقيف اين دو نشريه اطلاع رساني آنها از اعتراضات و جنبش مردم در کردستان بوده است. 17. آقاي "ابوالفضل وصالي"،سردبير روزنامه” نداي آذرآبادگان” چاپ تبريز به شعبه اول اجراي احکام دادسراي عمومي و انقلاب اين شهر احضار شد.اين احضار در حالي صورت مي گيرد که حکم توقيف دو ماهه "نداي آذرآبادگان" در اواخر فروردين ماه جاري خاتمه يافته و جزاي نقدي نيز بر اساس اين حکم به صندوق دادگستري واريز شده است. 18. آقاي مسعود باستاني، سردبير هفته‌‏نامه توقيف‌‏شده نداي اصلاحات كه به اتهام نشر اكاذيب به تحمل شش ماه حبس تعريزي محكوم شده بود، براي اجراي حكم خويش روانه زندان اراك شد. 19. خانواده آقاي امير فرشاد ابراهيمي (پرونده نوارسازان) از سوي مأمورين دستگاه قضاييه تحت فشار و تهديد قرار گرفته اند كه چنانچه آقاي ابراهيمي ظرف يکماه به ايران باز نگردد و خود را معرفي نکند به جاي ايشان بازداشت خواهند شد. 20. بنا به گفته وكيل آقاي مجتبي سميع‌‏نژاد اين متهم وبلاگ‌‏نويس كه از مهرماه سال گذشته به اتهام ارتداد، سب‌‏النبي، اقدام عليه امنيت ملي، اهانت به مقدسات و توهين به رهبري! بازداشت شد ولي پس از گذشت 2ماه از تبرئه او همچنان به بهانه وثيقه در زندان كرج بسر ميبرد. 21. آقاي برهان ديوارگر از فعالين سرشناس کارگري ايران و از دستگيرشدگان اول ماه مه 83 در شهر سقز،بازداشت شد. ماموران لباس شخصي نيمه شب از ديوار خانه برهان ديوارگر بالا رفته و بدون اجازه وحكم قضايي داخل منزل او شده، ايشان را دستگير و با خود برده اند. 22. آقاي عبدالفتاح سلطانى وكيل دادگسترى و از بنيانگذاران «كانون مدافعان حقوق بشر» به اتهام افشاى”پرونده جاسوسان هسته‌اى» دستگير شد. 23. آقاي ابوالفضل وصالي،سردبير روزنامه ”نداي آذرآبادگان” چاپ تبريز به شعبه اول اجراي احکام دادسراي عمومي و انقلاب اين شهر احضار شد.لازم به ياددآوري است كه آقاي وصالي در فروردين ماه سال جاري يكبار محاكمه و مجبور به پرداخت جزاي نقدي شده بود. 24. آقاي محمدصديق کبودوند سردبير ”هفته نامه پيام مردم” و دبير سازمان دفاع از حقوق بشركردستان ،به اتهام نشر اخبار و مقالات مربوط به جنبش مدني كردستان، به شعبه اول دادگاه عمومي سنندج، فراخوانده شد. 25. آقاي فياض زاهد، فعال سياسي و روزنامه نگار، به اتهام نشر اکاذيب و تشويش اذهان عمومي، به شعبه سوم دادسراي کارکنان دولت در تهران احضار شد. 26. آقاي افشين زارعي از‌‏ وبلاگ‌‏نويس بازداشت شده، پس از هشت ماه در بازداشت موقت به سر مي‌‏برد كه اين امر خلاف قانون است. اتهام آقاي زارعي "توهين به رهبري و مقدسات" عنوان شده است. 27. 15 نفر ازجوانان اهوازي به جرم اخلال در نظم عمومي جامعه به حبس و شلاق محکوم شدند.اين افراد شب پنجم مرداد ماه جاري با تجمع در مناطق مختلف اين شهد اقدام به آتش زدن لاستيک و سنگ پراني کرده بودند که توسط يگان ويژه نيروي انتظامي شهرستان اهواز دستگير و به مقامات قضايي تحويل داده شده بودند. 28. در ادامه ناآرامى‌هاى اخير در كردستان فضاى شهرهاى اين استان، فضايى نظامى شده است. در شهرهاى مختلف كردنشين مانند مهاباد، اشنويه، سردشت، سنندج، ديواندره، سقز، سنندج، بوكان، نقده، بانه، پيرانشهر، جوانرود، روانسر و كامياران, مردم در حمايت از اعتراضات مسالمت آميز و رسيدگي به پرونده عاملان كشتار و شكنجه ”شوانه” و ديگر مردم اين شهرها،دست به اعتصاب عمومي زدند كه در پي آن تاكنون بيش از1000 تن از جوانان و فعالان سياسي منجمله آقاي اجلال اقوامي، آقاي برهان ديوارگر ،سعيد ساعد و خانم رويا طلوعي دستگير شده اند. كميته رفراندوم آزاد ايران، ضمن محكوم نمودن كليه اعمال ضد انساني توسط مأموران و شكنجه گران حاكميت آخوندها، عليه زنان، جوانان ، كارگران زحمتكش و همچنين زندانيان سياسي بيدفاع ،تمامي ارگانهاي بين المللي و حقوق بشري را بدادخواهي عليه ظلم و جنايت نظام مستبد ملايان مي طلبد. ما خواستار فشار آوردن هر چه بيشتر به ديكتاتوري آخوندها براي متوقف كردن اعدامهاي خودسرانه و دستگيريهاي گسترده در ايران هستيم.ما از آقاي كوفي عنان، دبير كل سازمان ملل متحد خواهان فرستادن نماينده ويژه اي براي رسيدگي به وضع زندانها و زندانيان هستيم و براي توقف اعدام در ايران ،همگان را به استمداد مي طلبيم
زنده باد آزادي
كميته رفراندوم آزاد ايران 30 مردادماه 84 برابر با 21 اوت2005
رونوشت به: دبيركل سازمان ملل متحد
عفو بين الملل

١٦.٨.٠٥

آخرین وضعیت خلیل شالچی

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی
شماره 121-2005
تاریخ 25/5/1384
به گفته ی منابع خبری در زندان اوین، خلیل شالچی از زندانیان متهم به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق که بیش از 5 سال است در زندان به سر میبرد؛ هم اکنون در وضعیت نامساعد جسمانی به سر میبرد و نیاز به درمان فوری دارد. بر اساس این گزارشها یکی از پاهای خلیلی شالچی به طور کامل سیاه شده و پزشکان زندان اوین اعلام کرده اند که او داری بیماری صعب العلاج است. گفتنی است وی از سوی دادگاه به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق به حبس ابد محکوم شده است . این در حالی است که ایشان هیچ گونه عضویت و ارتباطی با سازمان مجاهدین نداشته و تنها به دلیل اینکه تعدادی از فرزندانش عضویت این سازمان را داشته اند به این اتهام محکوم شده است. وی در حال حاضر 65 سال سن دارد
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی

١٥.٨.٠٥

عکس ها سخن می گویند




جوانان اهوازی را پس از آنکه ماموران به قتل رساندند، اجسادشان را به کارون انداختند

تروریستها و آدم کشان حرفه ای در دولت پاسدار احمدی نژاد

به گزارش خبرگزاری فرانسه ، محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور جدید رژیم تهران امروز اعضای دولت خود را به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. مجلس رژیم یک هفته فرصت دارد تا نظر خود را در مورد اعضای دولت جدید اعلام دارد. بنا براین گزارش ، منوچهر متکی ، سفیر سابق جمهوری اسلامی در ژاپن و ترکیه به عنوان وزیر امور خارجه ، مصطفی پورمحمدی ، وزیر سابق اطلاعات به عنوان وزیر کشور و محسنی اژه ای ، رئیس سابق دادگاه ویژه روحانیت به عنوان وزیر اطلاعات معرفی شده اند. محمد حسین صفار هرندی نیز به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شده است. بر اساس آنچه از سوی پاسدار احمدی نژاد اعلام شده ، در دولت وی شماری از تروریستهای سابقه دار همچون منوچهر متکی و بدنام ترین جنایتکاران رژیم اسلامی همچون مصطفی پورمحمدی حضور دارند
منوچهر متكی ، وزیر جدید خارجه در دهه 60 به عنوان سفير جمهوری اسلامی در تركيه مشغول بکار شد و سوابق طولانی در طراحی و سازماندهی عمليات تروريستی در خارج از کشور دارد. متکی سپس به عنوان معاون سازمان ارتباطات اسلامی منصوب شد
این سازمان یکی از اصلی ترين ارگانهای رژيم برای صدور بنيادگرايی اسلامی به خارج بشمار می رود. متکی همچنین در خارج از کشور مسئولیتهايی برای عضوگيری و تعلیم تروریستهای خارجی برعهده داشته است
وی همچنین در مقام معاونت حقوقی و بين المللی وزارت خارجه رژیم مسئوليت تهيه پاسپورت خدمت و ساير نيازهای لجستيكی ماموران نيروی قدس سپاه پاسداران را برای انجام عمليات تروريستی در خارج از كشور برعهده داشت
آخوند مصطفی پورمحمدی ، وزیر جدید کشور رژیم نیز يكی از بدنام ترین جنایتکاران رژیم اسلامی است. وی به عنوان نماینده ریشهری ، وزیر وقت اطلاعات یکی از مجريان قتل عام زندانيان سياسی در سال 67 بود
پورمحمدی معاونت بخش خارجی وزارت اطلاعات را در دوران علی فلاحيان و دری نجف آبادی در اوایل دهه 70 برعهده داشت و سپس به عنوان يكی از مسئولان دفتر ويژه اطلاعات و امنيت خامنه ای منصوب شد. پورمحمدی همچنين يكي از آمران اصلی قتلهای سیاسی موسوم به قتل های زنجيره ای از جمله قتل فجیع پروانه و داریوش فروهر است
آخوند محسنی اژه ای که به عنوان وزیر اطلاعات دولت پاسدار احمدی نژاد معرفی شده ، در دهه 60 نماينده دادستانی انقلاب در وزارت اطلاعات بود و نقش بسيار فعالی در دستگيری و اعدام مخالفین داشت. وی در مقام رياست شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی , شخصا حكم اعدام هزاران زندانی سياسی را صادر كرده است
محسنی اژه ای همچنین مستقیما در قتل های زنجيره ای دست داشته و فتوای قتل پيروز دوانی را او صادر کرده است
پاسدار محمد حسين صفارهرندی ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، در گذشته سردبير سابق روزنامه حکومتی كيهان و يكی از فرماندهان سپاه پاسداران بوده است و از مهره های اصلی سركوب مطبوعات و روزنامه نگاران بشمار می رود

نامه سرگشاده مسئول حزب سبزهای آلمان به رئيس جمهور اسلامی ايران

با ابراز تاسف بسيار زياد از وضعيت اقای اکبر گنجی، من امروز شما را به عنوان رئيس جمهور ايران مورد خطاب قرار ميدهم. در اين رابطه از شما خواستارم که به مسئوليت خود در مورد جان اقای گنجی "هم" عمل کنيد • اکنون عملکرد قوه قضاييه در اين مورد به يک بازی ناراحت کننده و با بی توجهی بسيار به حقوق بشر توام بوده است. تا به امروز مسئولين قوه قضاييه و ساير مسئولين، نتوانسته اند توضيح دهند که چرا اقای گنجی بايد به تدريج بميرد؟
یکشنبه ٢٣ مرداد ١٣٨۴ – ١۴ اوت ٢٠٠۵
مسئول حزب سبزهای المان به تاريخ 5 اگوست 2005، اقای احمدی نژاد رئيس جمهوری اسلامی ايران را مخاطب قرارداده است
اقای رئيس جمهور محترم
با ابراز تاسف بسيار زياد از وضعيت اقای اکبر گنجي، من امروز شما را به عنوان رئيس جمهور ايران مورد خطاب قرار ميدهم. در اين رابطه از شما خواستارم که به مسئوليت خود در مورد جان اقای گنجی "هم" عمل کنيد. ما ميدانيم در اين روزها شما و رهبر کشور، نامه ها و تقاضا های بسياری از داخل و خارج در رابطه با تقاضای ازادی گنجی دريافت ميکنيد. اکنون عملکرد قوه قضاييه در اين مورد به يک بازی ناراحت کننده و با بی توجهی بسيار به حقوق بشر توام بوده است. تا به امروز مسئولين قوه قضاييه و ساير مسئولين، نتوانسته اند توضيح دهند که چرا اقای گنجی بايد به تدريج بميرد؟ همچنين وضعيت اقای سلطاني، وکيل مدافع اقای گنجی موجب ناراحتی عميق ما است. به عنوان اولين قدم در اين رابطه از طرف شما و قوه قضاييه انتظار داريم، که ابتدايی ترين حقوق اين دستگير شدگان بيش از اين پايمال نگردد. از جمله اين موارد ميتوان به تضمين عملی حق انان برای ملاقات بدون حضور شخص ثالث با وکيل و اعضای خانواده و نيز امکان استفاده نامحدود از همه امکانات پرشکی نام برد. مطمئنا شما در اين روزها شروع کارتان با وظايف بسيار مهمی مواجه هستيد، اما با اين وجود اين دليل ان نيست که تصميمات مهمی را که به نجات جان يک انسان ميتواند منجر گردد، اتخاذ نگردد. با اين وجود در اين موقعيت از شما خواستارم که امکان ملاقات بسياری از اعضای هيئت های ديپلماتيک مقيم تهران، و نيز شخصيت های بسياری را که از سراسر جهان قصد ديدار با اقای گنجي، در بيمارستان دارند، فراهم اوريد.
با سلامهای دوستانه
کلوديا روت

اعتصاب غذاى هنرمندان ايرانى در برلين

شمارى از هنرمندان و خبرنگاران ايرانى ساكن آلمان براى حمايت از اكبر گنجى دست به اعتصاب غذا در برابر دفتر حزب سبزهاى آلمان در برلين زده‌اند. خانم كلوديا روت، يكى از رهبران حزب سبزهاى آلمان و همچنين يوشكا فيشر وزير امور خارجه آلمان نيز در محل برگزارى اين اعتصاب غذا حضور يافته و با شركت كنندگان در اين آكسيون اعتراضى ابراز همبستگى نمودند

١١.٨.٠٥

A Letter to "The Green Party Germany "regarding Ganji

Ladies and Gentlemen,

We are a group of Iranian filmmakers, journalists and artists who believes you „The Green Party Germany“ are responsible in Akbar Gandji`s hunger strike that has now exceeds 55 days.

You as a political party have the authority to take concrete actions for his freedom. One such action could be to instruct your ambassador in Iran to personally meet with Mr Ganji and ask for his unconditional freedom officially.

Due to Mr Ganj is dying condition we urge you to do all you could to achieve his freedom in the next 48 hours, otherwise we begin protests including hunger strikes an all other forms of peaceful demonstrative actions.

We would specifically use your election headquarters to strike our demonstrative activities.

Yours sincerely

Kia Kiarostami (Filmproduzent)
Arman Nadjm (Filemacher)
Mohamad Pasdar (TV-Redaktuer)
Farhad Payar (Theatermacher und Journalist)
Jalal Sarfaraz (Journalist)
Behdad Kazemi(Journalist)
Daryush Shokof (Filmemacher und Maler)

١٠.٨.٠٥

احضار اسدشقاقی (بهنام )از سوی دادگاه انقلاب شهریار

ظهر ديروز چند تن از مأموران اطلاعات که برگه احضاريه ای را همراه داشتند به منزل وی رجوع کردند. ماموران برگِه احضاريه ديگری برای شخصی که وثيقه برای ايشان گذاشته بود بهمراه داشتند. در اين برگِه آمده است که فرد ضامن در ظرف ۲۰ روز شقاقی را جهت اجرای حکم به شعبه ۳ اجرايی احکام معرفی کند در غير اين صورت وثيقه ايشان به نفع دولت ضبط خواهد شد و مبلغ تعين شده کم خواهد گرديد . اسد شقاقی تاکنون چند بار دستگير شده است . آخرين پرونده وی به دلیل عضویت در گروه غیر قانونی جبهه اتحاد ملی ایران در سال ۸۳ در شعبه ۳۶ بررسی و به ۳ سال حبس تعزيزی محکوم گرديد و همچنين ۹ سال حبس تعليقی از سوی دادگاه انقلاب شعبه ۱ کرج و شعبه ۶ تهران محکوم شد. وی تاکنون خود را معرفی نکرده است

٩.٨.٠٥

Die persische Sprache

Man muss zunächst verschiedene Sprachstufen Irans unterscheiden. Die offizielle Landessprache der Meder und Perser, die auch die Dynastie der Achämeniden ab dem 6. Jahrhundert v. Chr. übernommen hatte, war das Altpersische, das vom Sankrit abstammt, der Hochsprache der altindischen Literatur und ältesten bekannten Stufe der indogermanischen Sprachen. Die Keilschrift des Altpersischen ist heute noch auf den persischen Schriftdenkmälern der achämenidischen Bauten aus dem 8. bis 3. Jahrhundert v. Chr. erhalten. Das Altpersische überdauerte die Herrschaft der Griechen, ging aber im Laufe der Jahrhunderte in das Pahlavi über (Pahlavi bedeutet Mittelpersisch). Dieses Mittelpersisch sprach man zur zeit der Sasaniden-Dynastie (3 bis 7. Jahrhundert v. Chr.), als die Araber Iran überfielen. Folglich wurde - wie oben bereits erwähnt - den Eroberten das arabische Alphabet aufgezwungen, das mit seinen 28 Zeichen um noch vier weitere Zeichen ergänzt wurde und das die Keilschrift ablöste. Das Arabische wurde zu dieser zeit die Gelehrtensprache des Landes (wie zur Zeit das Englische weltweit). Farsi ist das Neupersische, eine indogermanische Sprache seit Alters her, das mit seinen 32 arabischen Schriftzeichen und Zahlreichen arabischen Lehnworten und Wendungen in der persischen Sprache von links nach rechts geschrieben wird.
Neben Pahlavi existierte in Iran eine andere, ebenfalls vom Sanskrit übernommene Sprache, das Zand. Die heiligen Schriften der Parsen, die Awesta, sind in Zand übermittelt worden, das heute für den Zoroasterkult z.B. in Nordindien, wo zahlreiche nachkommen der Parsen leben, die gleiche Rolle einnimmt wie z.B. Latein in der katholischen Liturgie.
Die Mehrheit der Iraner spricht Farsi, das außerdem in geringen Abwandlungen in Afghanistan (Dari) und in Nordindien gesprochen wird. Ebenso ist es auf dem Iran gegenüberliegenden Seite am Golf, nämlich in Bahrein, teilweise verbreitet und ist sehr eng verwandt mit dem Tadjikischen, einer ostiranischen Sprache, die in Tadjikistan, einer der islamischen Republiken der ehemaligen Sowjetunion, der heutigen GUS-Republik, gesprochen wird.
In nordwesten-Iran, in Azerbeidjan wird viel türkisch gesprochen, das azeri-türkisch. Auch die Sprache der Armenier stammt vom Sanskrit ab, ist also eine indogermanische Sprache, die sehr viele Lehnworte aus dem Persischen und Griechischen übernommen hat. Zudem werden von den Kurden, Luren, Arabern und Türken deren Dialekte bzw. Sprache gesprochen.

Hunderttausende Menschen im Iran Opfer von Vertreibung

UN-Sonderberichterstatter beklagt Lage von Minderheiten

Genf - Im Iran sind nach UN-Erkenntnissen hunderttausende Menschen von Vertreibung betroffen. In einem am Montag in Genf veröffentlichten Bericht von UN-Sonderberichterstatter Miloon Kothari heißt es, es handle sich vor allem um Angehörige ethnischer und religiöser Minderheiten. Hintergrund seien in vielen Fällen Entwicklungs- und Bauvorhaben der Regierung in Teheran. Der UN-Sonderberichterstatter war kürzlich von einer zwölftägigen Reise durch den Iran zurückgekehrt.
Die Situation der Minderheiten sei weiterhin "sehr ernst", heißt es in dem Bericht des UN-Beauftragten. Betroffen seien unter anderem Kurden, Araber und Nomaden. Als Beispiel für Vertreibung führte Kothari die ölreiche Provinz Chusestan im Westen des Landes an. Zu den Entwicklungsvorhaben der Regierung, die für das Problem mitverantwortlich sind, zählt dem Bericht zu Folge die Einrichtung einer riesigen Zuckerrohrplantage. Sie habe die Vertreibung von 200.000 bis 250.000 Arabern ausgelöst. Ortsansässige erhielten Entschädigungszahlungen in einer Höhe von allenfalls 2,5 Prozent der marktüblichen Preise. Umgekehrt würden Menschen aus anderen Regionen in eigens errichtete Neubauviertel umgesiedelt. (APA)