٢٩.٤.٠٥

هواداران مصباح يزدی طی طوماری خواستار محاکمه محمدرضا خاتمی شدند

به گزارش ايسنا جمعي از نمازگزاران نمازجمعه‌ي امروز تهران با امضاي سه طومار مشابه، خواستار رسيدگي به سخنان اخير محمدرضا خاتمي شدند
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين طومارها خطاب به قاضي مرتضوي، دادستان تهران آمده است
ما امضاء كنندگان خواستار رسيدگي سريع و قاطعانه‌ي قضايي به جسارت دبير حزب مشاركت محمدرضا خاتمي (سخنان موهن در انتقاد و استيضاح امام زمان (عج)) نسبت به ساحت مقدس حضرت بقيه‌الله الاعظم امام عصر(عج) مي‌باشيم
لارم به ذکر است که هفته نامه "پرتو" ارگان مصباح يزدی در آخرين شماره خود خواهان محاکمه محمد رضا خاتمی شده بود. در اين مقاله آمده است
یکی از افتخارات! آقای خاتمی که سال گذشته در «نامه ای برای فردا» بر آن تأکید ورزیده بود، تغییر گفتمان حاکم بر انقلاب اسلامی است... به نظر آقای خاتمی، حکومت وی و اصلاح طلبان توانسته است گفتمان حاکم بر جامعه را تغییر داده و تا حدودی غیرت دینی را کاهش دهد و با حاکم کردن اصل تسامح و تساهل به جای غیرت دینی، حتی ارزش های دینی را مورد هجوم قرار دهد! پرونده سنگین اصلاح طلبان در اهانت به دین و ارزش ها و انقلاب و امام(ره) به حدی قطور و سنگین شده که اگر کسی بخواهد همه آنها را جمع آوری کند، مثنوی را 70 متن کاغذ لازم است! مع الاسف هتاکان به دین که برخی از آنها مانند هاشمی آغاجری تا مرز ارتداد هم پیش رفتند و به اعدام هم محکوم شدند، با غوغاسالاری اصلاح طلبان و با رانت های سیاسی و... موقتا از بند قانون رها شدند و پس از رهایی باز به راه باطل خود ادامه دادند! جوانان غیور این سرزمین هرگز جمله اهانت آمیز آغاجری را به ساحت مقدس امام زمان(عج) فراموش نخواهند کرد. به دنبال تغییر گفتمان ادعایی آقای خاتمی، برادر وی در جدیدترین اظهاراتش پرده را به طور کامل از چهره برداشت و باطن خود را کاملا آشکار کرد! وی همچون برادر خود، یکی از بزرگترین دستاوردهای دوران 8 ساله اصلاحات را زمینی شدن جایگاه آسمانی حکومت اسلامی دانست و با اهانت به ساحت مقدس امام زمان(عج) گفت: «یکی از بزرگترین دستاوردهای این دوران 8 ساله آن است که حکومت از جایگاه آسمانی و ملکوتی اش به زمین نشست. حتی اگر امام غایب و معصوم هم در رأس حکومت قرار بگیرد، باید بتوان به او انتقاد کرد و از عملکردش ایراد گرفت و در ملاعام استیضاحش کرد»!! معلوم نیست این گونه سخنان از سر نفهمی و نادانی و درک نکردن مسائل و احکام دینی است و یا معلول یک نوع خبث باطنی و کینه خاص به دین و امام معصوم(ع)! بر فرض اول باید به او فهماند که «معصوم» یعنی محفوظ از خطا یعنی خداوند به امام معصوم(ع) ملکه ای عنایت فرموده که هیچ گونه خطایی را مرتکب نمی شود. در این صورت کسی که امام معصوم را استیضاح می کند خود خطاکار و در اشتباه است، نه امام معصوم(ع). و بنا بر فرض دوم اگر این گونه کلمات براساس خبث طینت و کینه به امام معصوم گفته شده باشد، تکلیف آن در شرع مقدس معلوم است. سؤالی که در اذهان مردم وجود دارد این است که آیا باز هم قوه قضائیه نسبت به این سخنان با تسامح برخورد خواهد کرد؟

اعتصاب بازاريان زنجان به دليل سرقتهای مکرر شبانه

روز گذشته روز پنجشنبه مورخ8/2/84در زنجان تمامي بازار بالا وسراي حاج ناصر وسراي حاج ابراهيم وکليه سراي فرش فروشان وراسته طلا فروشان وراسته صندوق سازان کوچه 3 سيد فتح الله همه مغازه داران بدليل سرقت مغازه هايشان توسط ماموران ونگهبانان شب مغازه هاي خود را تعطيل کرده و با نوشتن نامه هاي اعتراضي ودادن آنها به نيروي انتظامي واستانداري خواستار جوابي براي اين نامني ها ي موجود شدند . آنان عملکرد مسئولان را به زير سوال بردند. اين اعتراض وتجمع در مسجد چهل ستون واقع در بازار بالا پشت راسته طلا فروشان انجام شد. در اين تجمع استاندار ورييس اتاق اصناف وفرمانده نيروي انتظامي بخش 12کلانتري سبزه ميدان براي مردم سخنراني کردند واز آنها خواستند که مغازه هاي خود را باز کنند ولي مغازه داران با بي اعتنائي به حرفهاي آنها از نيروی انتظامی خواستند که افراذي را که در اين کار دست دارند به مردم معرفي وبه سزايشان برسانند. شرکت کنندگان (اهالي بازار)همه مسولين را مسول اين کار مي دانند ومي گفتند که شما از مغازه داران ماهانه مبلغي را دريافت ميکنيد که حافظ ونگهبان آنان باشيد مگر اينکه خودتان دزدي کنيد وسرهنگ پاسدار نيروي انتظامي نيز ادعا کرد که اينجا نمي شود به شما پاسخ خوبي بدهيم چون رسانه ها وخبرنگاراني هستند که مي خواهند از اين کار شما سوء استفاده کنند وزنجان را نيز به خوزستاني ديگر تبديل کنند وما از شما مي خواهيم که برويد سر کارتان و مغازه هاي خود را باز کنيد تا بيگانگان وخارجي ها از اين کار شما نتوانند منطقه را نا امن کنند . يكي از اعتصاب کنندگان برخاست وگفت که الان هم نا امن هست نمي خواهد که کسي باشد شما حالا جواب اين نا امني ها را بدهيد وبعد سراغ بيگانگان وخارجي ها برويد. چرا مي خواهيد خودتان را براي مردم امين وراستگو جا بزنيد شما خودتان همه دزديد واين دزد ها همه آدمهاي شما هستند وتوسط ماموران خودتان دزدي مي کنند . نا گفته نماند که هيچ کس را نمي گذاشتند فيلم برداري كند ويا عکس بگير د به جز افراد اطلاعاتي وخودشان که اکثر آنها را مي شناختيم . تجمع کنندگان گفتند که تا تکليف ما روشن نشود ما به بستن مغازه ها ادامه خواهيم داد
از نويسنده وبلاگ
بابک خرمدين

٢٨.٤.٠٥

دكتر محمد ملكي : براندازي نرم و براندازي گرم

بسم‌الحق
با نام آزادي، آگاهي و عدالتآورده‌اند «براندازي» را انواعي است، براندازي نرم، براندزي ولرم، براندازي گرم و گونه‌هاي ديگر از جمله براندازي سفت و براندازي آبكي كه هر يك را تعريفي ويژه است
انتخابات فرمايشي نـه، رفراندوم آزاد آريمي‌خواهم در اين نبشته فقط «براندازي نرم» را كه اين روزها مورد توجه جناب آقاي وزير محترم اطلاعات قرار گرفته به بحث بنشينم. براي آگاهي بيشتر بخوانيد
«تشويق مردم به عدمِ حضور در انتخابات براندازيست»
يونسي در دومين روز همايش فرمانداران سراسرِ كشور به‌طور خلاصه به روشهاي براندازي در چند كشور اشاره كرد و گفت: ناكارآمد نشان دادنِ حكومت از جملة اين روشهاست. در اين روش و در رقابت سياسي داخلي، دولت ناكارآمد جلوه داده مي‌شود، اما در رقابتهاي خارجي كل نظام ناكارآمد نشان داده مي‌شود. يونسي در ادامة «حرمت‌شكني» را از ديگر شيوه‌هاي براندازي يك نظام عنوان كرد و افزود چهره‌سازي‌هاي كاذب، راديكاليزه كردنِ فضاي سياسي كشور و فضاي دانشجويي و تشويق مردم و گروه‌ها به افراط و تفريط از ديگر الگوهاي اين شيوه است كه در كشور ما نيز ديده مي‌شود و تاكنون نيز خسارات زيادي از اين جهت متحمل شده‌ايم. وزير اطلاعات افزود: افشاگري‌هاي كاذب، شايعه‌سازي و تشويق مردم به عدمِ حضور در انتخابات از ديگر شيوه‌هاي براندازي يك نظام است كه البته در كشور ما كارايي ندارد
روزنامة اقبال، سه‌شنبه 30 فروردين
جناب يونسي در فرمايشات اخير خود «حرمت‌شكني»، «افشاگري‌هاي كاذب»، «ناكارامد نشان دادنِ حكومت» به‌اضافة تشويق مردم به عدمِ حضور در انتخابات را «براندازي» دانسته‌اند. راستي به‌زعم ايشان اگر كسي دگرانديشان (اپوزيسيون) را بدونِ ارائة كوچكترين دليل و مدرك وابسته به بيگانگان و دريافت‌كنندة پول از آنان خطاب كند اين كار «حرمت‌شكني» هست يا نيست؟ و اگر هست چنين فردي بنابه تعريف جناب وزير برانداز هست يا نيست؟ آقاي يونسي با كدام جرئت مي‌گويد «ناكارامد نشان دادنِ حكومت و كل نظام» اگرچه با اسناد و مدارك ارائه‌شده از سوي خود حاكمان باشد براندازيست؟ و آيا گفتن اينكه "بعضي‌ها حكمِ اعدام دارند اما فعلاً مصلحت نيست افشا كنيم" از جانب آقاي جنتي دبير شوراي نگهبان در نماز جمعه 26 فروردين مصداقِ واقعي «افشاگري‌هاي كاذب نيست» و آيا اگر عبارتهايي نظير «در ارتباط اپوزيسيون با بيگانگان»، «محكوم به اعدام شدنِ تعدادي از مخالفان» و «برانداز بودن كساني كه مردم را تشويق به عدمِ حضور در انتخابات مي‌كنند» را در كنار هم بگذاريم «معجوني» نمي‌شود با بوي تهديد و ترس‌افكني بين مردم براي گرم كردن تنورِ بازي انتخابات؟ و چنين انتخاباتي را كه با تهديد و تطميع و وحشت‌پراكني همراه است مي‌توان يك انتخابات آزاد نام نهاد؟ من به‌عنوان يك شهروند اعلام مي‌كنم مردم بايد از هم‌اكنون بدانند انتخابات در چنين شرايطي غيرقانوني، فرمايشي و باطل است و با هيچ نمايشي حتي اعلام درصد بالاي شركت‌كننده يا ساختن و ترتيب دادن صفهايِ طويل رأي‌دهندگان نمي‌توان به آن مشروعيت داد و بجاست آن مدافعان 8 سال رياست جمهوري آقاي خاتمي كه مي‌گويند يكي از كارهاي موفق دولت خاتمي تغيير در نگرش و عملكرد وزارت اطلاعات است بار ديگر فرمايشات جناب يونسي را به‌دقت مطالعه كنند
والسلام
دكتر محمد ملكي
سی و یکم فروردين 1384

بيانيه شوراي تهران دفتر تحکيم وحدت در حمايت از فراکسيون دموکراسي خواه دانشگاه تهران

سالهاست که دانشجويان پيشگامان دموکراسي نام گرفته اند و جنبش دانشجويي با توجه به مشخصه هاي کارکردي خود، نماينده طبقه متوسط جديد در دفاع از دموکراسي و رشد و تعميق آن بوده است. در اين ميان، انجمن هاي اسلامي دانشجويان به عنوان تنها تشکل دانشجويي هوادار آزادي و دموکراسي نقش برجسته يافته است.آنچه مسلم است، توجه به قواعد دموکراتيک و پرهيز از حذف و طرد غيرخوديها لازمه مجموعه اي است که خود داعيه دار دموکراسي است. شايسته نيست تشکل هاي دانشجويي، خود باز توليدي از نظام موجود باشند و براي حذف رقيبان خود به ابزار هاي غيردموکراتيک چنگ زنند. اما متاسفانه اين روند در برخي از تشکل هاي دانشجويي با ترغيب حاکميت دنبال شده است.اگرچه انجمن اسلامي دانشگاه تهران، به واسطه حضور در بزرگترين دانشگاه ايران، مي تواند موتور محرک جنبش دانشجويي شود و همگام با انجمن هاي اسلامي دانشجويان سراسر کشور و دفتر تحکيم وحدت در راه دموکراسي گام نهد، اما با کمال تاسف قرار گرفتن جمعي غير دموکرات و ناهمراه با بدنه دانشجويي در راس انجمن اسلامي دانشگاه تهران، حضور نيروهاي مدرن،دگرانديش و آزديخواه را در راس اين انجمن ناممکن ساخته است. رد صلاحيت هاي گسترده و بي دليل در دانشکده هاي مختلف دانشگاه تهران، تهديد به اخراج اعضاي فراکسيون دموکراسي خواه و لغو عضويت برخي از اعضا توسط شوراي مرکزي فعلي انجمن دانشگاه تهران، زمينه حضور و فعاليت نيروهاي همراه با بدنه دانشجويي و ارتباط دوسويه دانشجويان و انجمن را از بين برده است.از طرفي فشار حاکميت و احزاب بيروني بر دانشگاه تهران و ترس از حضور برآيند جامعه دانشجويي دانشگاه در راس تنها تشکل سياسي- دانشجويي اين دانشگاه، مزيد بر علتي است تا يکي از مهمترين تشکل هاي دانشجويي کشور از تجربه دموکراسي محروم بماند.شوراي تهران دفتر تحکيم وحدت از دوستان خود در شوراي عمومي انجمن دانشگاه تهران، مي خواهد حال که در آستانه انتخابات شوراي مرکزي انجمن دانشگاه تهران قرار گرفته اند، براي پياده کردن ساز وکاري دموکراتيک در اين مجموعه تلاش کنند. عزمشان را براي ارتباط مستمر و ديالکتيک با بدنه دانشگاه جزم کنند و با انتخاب شوراي مرکزي دموکرات و با پشتوانه دانشجويي گامي موثر در جهت تقويت جريان ها و نيروهاي دموکراسي خواه کشور بردارند.شوراي تهران دفتر تحکيم وحدتانجمن هاي اسلامي دانشجويان:اميرکبير( پلي تکنيک تهران)، الزهرا، شريف، تربيت معلم تهران، امور اقتصادي و دارايي، علامه طباطبايي، علم و صنعت تهران، علوم پزشکي ايران، عباسپور، خواجه نصير، شهيد بهشتي
هفتم اردیبهشت هشتادوچهار

احضار بهروز جاوید تهرانی- کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی

بهروز جاوید تهرانی ، عضو حزب دموکرات ایران از سوی شعبه ی 26 دادگاه انقلاب تهران احضار شد. بر طبق احضاریه ای که به دست او رسیده است ، وی میبایست در تاریخ 4 تیر ماه سال جاری در دادگاه حاضر شود. مورد اتهامی وی در احضاریه ، " اقدام علیه امنیت " عنوان شده است. گفتنی است بهروز جاوید تهرانی از جمله بازداشت شدگان تحصن خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل دفتر سازمان ملل در مرداد ماه گذشته بود که پس از تحمل 5 ماه زندان با قرار کفالت آزاد شده بود. وی هم چنین پیش از این نیز در جریان حوادث کوی دانشگاه تهران و 18 تیر ماه بازداشت و به مدت 4 ! سال در زندان رجایی شهر به سر برده بود. لازم به ذکر است که هم اکنون بینا داراب زند و دکتر فرزاد حمیدی از بازداشت شدگان در مقابل دفتر سازمان ملل ، همچنان درزندان رجایی شهر به سر میبرند
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی

٢٦.٤.٠٥

انتقاد از نقش شورای نگهبان در انتخابات ايران

اعضای کانون مدافعان حقوق بشر در ايران ديدگاه شورای نگهبان قانون اساسی جمهوری اسلامی در مورد تعيين صلاحيت نامزدهای انتخابات رياست جمهوری را به شدت مورد انتقاد قرار داده اند. در جلسه کانون مدافعان حقوق بشر در ايران، شيرين عبادی، حقوقدان برنده جايزه نوبل و عضو اين کانون، به برداشت شورای نگهبان که ظاهرا زنان را فاقد صلاحيت نامزدی در انتخابات رياست جمهوری می داند، اعتراض کرده و آن را مردود دانسته است
اين کانون با صدور بيانيه ای در تهران با نقش شورای نگهبان، که به عنوان يک نهاد غيرانتخابی وظيفه تاييد و رد صلاحيت نامزدهای انتخاباتی را بر عهده دارد، مخالفت کرده است
خانم عبادی در نشست کانون مدافعان حقوق بشر گفت که همه مردم حق دارند خود را برای انتخابات نامزد کنند
شورای نگهبان با اشاره به ذکر واژه "رجال سياسی" در تعريف قانون اساسی از صلاحيت افرادی که می توانند به مقام رياست جمهوری برسند، زنان را دارای صلاحيت نامزدی انتخابات نمی داند
ساير شرکت کنندگان در جلسه کانون نيز نقش شورای نگهبان در تعيين صلاحيت نامزدهای انتخاباتی را غير قابل قبول خواندند
در انتخابات مجلس هفتم که در سال گذشته برگزار شد، شورای نگهبان صلاحيت گروه کثيری از داوطلبان نمايندگی، از جمله تعداد زيادی از نمايندگان اصلاخ طلب مجلس ششم را رد کرد
در ادامه اين نشست، ابراهيم يزدی، دبيرکل نهضت آزادی، گفت که با مداخله شورای نگهبان در انتخابات، سخن گفتن از انتخابات آزاد بی معنی است
صلاحيت شورا
آقای يزدی اعضای شورای نگهبان را فاقد صلاحيت اعلام کرد
وی گفت که يکی از معيارهای صلاحيت عضويت در شورای نگهبان عدالت است و افزود که از آنجا که اعضای شورا قانون انتخابات، قانون اساسی و تعاليم اصولی اسلامی را ناديده گرفته اند صلاحيت خود را از دست داده اند
ابراهيم يزدی گفت که نخستين قدم در راه برگزاری انتخاباتی آزاد برکنار کردن يا استعفای اعضای شورای نگهبان است و در آن صورت است که می توان مردم را قانع کرد که در انتخابات شرکت کنند
صلاحيت آقای يزدی برای نامزدی در انتخابات متعدد توسط شورای نگهبان رد شده و اين شورا نهضت آزادی را غير قانونی می داند
يکی از سخنرانان در نشست کانون مدافعان حقوق بشر در ايران از مردم دعوت کرد به عنوان اعتراض به آزاد نبودن انتخابات، از شرکت در رای گيری خودداری ورزند
سخنران ديگری گفت که انتخابات رياست جمهوری، که روز 17 ژوئن برگزار می شود، آخرين فرصت نظام جمهوری اسلامی برای دست زدن به اصلاحات است
بسياری از شرکت کنندگان در اين جلسه گفتند که ميزان شرکت مردم در انتخابات برای جمهوری اسلامی اهميت بسيار دارد
به گفته آنان، مشارکت اندک مردم نمی تواند نشانه حمايت و تاييد مردم از "دموکراسی اسلامی" در ايران باشد

دانشجوي سابق دانشگاه كار به تحمل 18ماه حبس و 74 ضربه شلاق محكوم شد

فاراب صميمي، دانشجوي سابق دانشگاه كار از سوي شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به تحمل 18 ماه حبس و 74 ضربه شلاق محكوم شد.محمد شريف، وكيل مدافع اين دانشجو در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با بيان اينكه جلسه آخرين دفاع موكلم روز 18 فروردين ماه سال جاري در شعبه 15 دادگاه انقلاب برگزار شد، گفت: طبق احضاريه‌‏اي كه از سوي اين شعبه به دفترم ابلاغ شده است، فاراب صميمي به اتهام تبليغ عليه نظام به تحمل شش ماه حبس و به اتهام اخلال در نظم و آسايش عمومي به تحمل يك سال حبس و 74 ضربه شلاق محكوم شده است كه البته اين حكم قطعيت ندارد و بنده به آن اعتراض خواهم كرد.شريف تصريح كرد: موكلم در تاريخ 18 تير ماه سال 82 و در جريان تجمعات دانشجويي دستگير و تا تاريخ دوم آبان ماه سال 82 در بازداشت به سر برد كه در نهايت با تامين قرار 45 ميليون توماني آزاد شد

مرگ يك دانشجو دراثر عدم پذيرش بيمارستان‌ها

جمعي از دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير شب گذشته در اعتراض به عدم پذيرش يكي از هم‌دانشگاهيان بيمار خود از سوي دو بيمارستان در تهران، در برابر اين بيمارستانها تجمع كردند
آرمين سلماسي، دبير شوراي صنفي دانشگاه اميركبير در گفت‌وگو با خبرنگار صنفي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اين كه هنوز علت فوت اين دانشجو مشخص نيست، اظهار داشت: در ساعت 17 روز گذشته حال «رضا بونيك» دانشجوي كارشناسي ارشد رشته مهندسي برق، وخيم شد كه بلافاصله توسط دوستانش به اورژانس بيمارستان «مصطفي خميني» منتقل شد اما متاسفانه مسئولان اورژانس بيمارستان از پذيرش وي خودداري كردند كه بلافاصله بيمار به « بيمارستان وليعصر (عج)» برده شد و آنجا نيز از پذيرش وي خودداري كردند
وي افزود: در نهايت «رضا بونيك» به بيمارستان «فيروزگر» منتقل شد و متاسفانه در آنجا فوت كرد كه دوستان و دانشجويان خوابگاه شرفي دانشگاه اميركبير در اعتراض به عدم پذيرش مرحوم «بونيك» ساعتي را در مقابل اين دو بيمارستان تجمع كرده و به تلاوت قرآن براي روح آن مرحوم پرداختند
سلماسي در پايان گفت: بعدازظهر امروز شوراي صنفي دانشگاه در مورد نحوه مواجهه با اين اتفاق رسيدگي مي‌كند
گفتني است، علت مرگ اين دانشجو در دست بررسي است
اين دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه اميركبير در حالي درگذشت كه وزارت بهداشت بارها اعلام كرده است كه بيمارستانها موظفند بيماران بدحال و اورژانسي را در هر وضعيتي پذيرش كنند

سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان : حكم اعدام زنداني سياسي كرد، لغو شود

به دولت وقوه قضائيه ايران
به مجامع ومحافل بشردوست ايران وجهان
اسماعيل محمدي اهل شهر بوكان ، 38 ساله، داراي همسر و5 فرزند از 2 سال پيش به جرم فعاليت سياسي وهواداري از حزب
كومه له دستگير و دراروميه زنداني و تحت محاكمه قرارگرفته است.براساس آخرين اطلاعات واخبار دريافتي و بموجب ابلاغيه شماره 102 صادره از شعبه 32 ديوان عالي كشور، محمدي روز پنجشنبه اول ارديبهشت 1384 حكم مرگ خود را دريافت كرده وهم اكنون درآستانه اعدام قرار دارد.سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان ضمن در خواست از دولت و قوه قضائيه ايران براي لغو حكم اعدام اسماعيل محمدي، از تمامي مجامع و محافل حقوق بشري ايران و جهان مي خواهد، جهت نجات جان اين زنداني كرد، از دولت ايران بخواهند نسبت به ابطال حكم اعدام وي اقدام عاجل به عمل آورد
تهران: 3 ارديبهشت 1384/ 23 آوريل 2005
سازمان دفاع از حقوق بشركردستان

٢٤.٤.٠٥



شادی صدر ممنوع الخروج شده

از وبلاگ شادی صدر
رياست محترم جمهوري، جناب آقاي سيد محمد خاتمي
احتراما به اطلاع مي رساند در تاريخ 23/11/1383 با مراجعه به اداره گذرنامه متوجه شدم ممنوع الخروج شده ام. ماموري كه گذرنامه ام را ضبط كرد و به جاي آن يك رسيد به من داد در پاسخ به اصرار من براي دانستن علت اين امر، مرا به اتاقي كه بر سر در آن نوشته شده بود "بند 2" حواله داد اما ماموران نيروي انتظامي كه در آن اتاق حضور داشتند و به جاي نام، تنها شماره اي روي يونيفورمشان نصب شده بود نيز از ارائه هرگونه توضيحي در مورد علت صدور دستور ممنوعيت خروج و مرجع صدور اين دستور خودداري كردند. با اين همه پس از خروج از اداره گذرنامه و مراجعه به قوانين دريافتم كه منظور آنها از بند 2، بند 2 ماده قانون گذرنامه مصوب 1351 است كه مقرر مي دارد: "به اشخاص زير هيچ نوع گذرنامه اي براي خروج از كشور داده نمي شود
دو. كساني كه مسافرت آنها به خارج از كشور برحسب اعلام قبلي و كتبي سازمان اطلاعات و امنيت كشور مخالف مصالح ملي باشد
از نظر من جانشين سازمان اطلاعات و امنيت كشور رژيم سابق، وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران بود. بنابراين نامه اي براي جناب آقاي يونسي، وزير محترم اطلاعات نوشتم و ضمن شرح موضوع، خواستار مشخص شدن مرجع صدور دستور و علت آن شدم. همچنين خاطر نشان ساختم هيچگونه پرونده اي عليه من در هيچيك از مراجع قضايي ايران تا همين امروز وجود ندارد و دادستان محترم تهران، آقاي مرتضوي نيز در يك ملاقات حضوري صدور دستور ممنوعيت خروج مرا از ناحيه دادسراي تهران تكذيب كرده است. در آن نامه اعتراض خود را نسبت به اصل تصميم و عدم رعايت روند قانوني و اينكه دستور ياد شده نه كتبي و نه قبلي به من اعلام نشده است تا فرصت هرگونه دادخواهي از اين تصميم از من سلب شود بيان كردم. اما متاسفانه تا همين امروز كه بيش از دو ماه از اطلاع من نسبت به ممنوعيت خروجم مي گذرد، عليرغم پيگيري هاي مكرر هيچگونه پاسخ قانع كننده اي از وزارت اطلاعات دريافت نكرده ام. لاجرم ناگزير شدم عليرغم ميل باطني ام نسبت به علني ساختن اين قضيه، از آنجايي كه به لحاظ اداري و حقوقي، تمامي نهادهاي اطلاعاتي كشور از جمله وزارت اطلاعات زير نظر شما فعاليت مي كنند، ضمن به اطلاع رساندن شرح ما وقع، موارد زير را یادآور شوم
قبل از هر چيز خواهان آنم كه معلوم شود كدام نهاد اطلاعاتي و با چه استدلالي دستور ممنوعيت خروج و ضبط گذرنامه ام را صادر كرده است. اين موضوع از اين حيث برايم مهم است كه در دو ماه گذشته به اين نتيجه رسيده ام نهاد مزبور، هر چه هست، نه تنها حاضر نيست به روال قانوني كه خود از آن به عنوان ابزاري براي ممنوع الخروج كردن من استفاده كرده تن در دهد و تصميم خود را كتبا و قبلا، پيش از آن كه براي كاري گذر من به اداره گذرنامه بيفتد، اعلام كند بلكه حتي حالا، كه ديگر مي دانم ممنوع الخروج شده ام، حاضر نيست از پشت درهاي بسته بيرون بيايد و شجاعانه از تصميم خود دفاع كند. در حالي كه اگر واقعا اين دستور را مبنايي هست، چه هراسي از روشن شدن آن براي همگان وجود دارد؟! بدون روشن شدن مقام و مرجع صدور دستور و مبناي آن، فرصت تظلم و اعتراض از من، به عنوان موضوع تصميم، گرفته مي شود. اين امر مصداق بارز سوء استفاده از مقام، موقعيت و قدرت براي محروم ساختن يك شهروند از حق شكايت نسبت به كليه تصميمات اداري است كه در اصل 173 قانون اساسي نسبت به آن تصريح شده است. بديهي است پس از روشن شدن مرجع صدور اين دستور ناعادلانه، نسبت به اصل آن نيز اعتراض دارم و خواهان رفع اثر از آن هستم
جناب آقاي خاتمي،هر كسي در هر مقامي كه دستور ممنوعيت خروج مرا از كشور صادر كرده باشد و نيز شما به عنوان عالي ترين مقام اجرايي كشور، بايد به سئوالات مقدر زير پاسخ گويد و گوييد:1. من، به عنوان روزنامه نگار سابق و وكيل دادگستري فعلي و البته در همه حال، فعال امور زنان، چه نوع خطري را مي توانم براي نظام جمهوري اسلامي ايجاد كنم كه خروجم از كشور خلاف مصالح ملي شناخته شود. آيا نظامي كه منتقد بخشي از قوانين كشورش را از حق خروج از كشور محروم مي كند، مي تواند همچنان شعار تبديل معاند به مخالف و مخالف به منتقد را سر دهد؟
خشونت عليه زنان يك چهره و يك شكل ندارد. در همان اداره گذرنامه زنان زيادي را ديدم كه به استناد قوانين ايران، توسط شوهرانشان ممنوع الخروج شده بودند. من نيز، به دليل بيان اين گونه واقعيات اجتماعي و حقوقي، ممنوع الخروج شدم تا با محروم شدن از يكي از ابتدايي ترين حقوق انساني ام، مرا وادار به سكوت كنند. از نظر من بين خشونت و تحقير هر روزه زنان، كه نمي توانند از كشور خارج شوند مگر به اجازه شوهرانشان، و خشونت و نقض حقوق بشر يك فعال حقوق زنان توسط حكومت فرق چنداني نيست زيرا منشا هر دو، قدرت مردسالار است كه خود را پس قانوني ناعادلانه پنهان مي كند. با همه اين اوصاف، باز هم كارگزاران سياست خارجي تان در نشست هاي پر طمطراق آن سوي مرزها خواهند گفت در ايران خشونت عليه زنان وجود ندارد؟
آقاي رييس جمهور،هرچند پس از اين اتفاق، بر فهرست مخاطرات زندگي به عنوان يك فعال حقوق بشر زنان در ايران، بايد ممنوع الخروج شدن را نيز اضافه كرد، اما خود شما بهتر از من مي دانيد كه در عصر انفجار اطلاعات، جلوگيري از رفتن يك فعال حقوق زنان به خارج از ايران، چه دردي را دوا مي كند و تا چه حد بر دردها مي افزايد. پس شما را و كارگزارانتان را به خودتان وا مي گذارم و البته به خدا و روز واقعي پاسخگويي
شادي صدرتهران، 3 ارديبشهت 84

نامه فعالين حقوق بشر به رئيس کميسيون حقوق بشر سازمان ملل درباره حوادث اهواز

خانم لويز آربوررئيس کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد
طبق اخبار منتشره دولتی و غير دولتی ، مردم عرب اهواز برای پرسش از متن بخشنامه ای که به مسئولين رژيم جمهوری اسلامی ايران نسبت داده می شد و در ارتباط با وضعيت آنها بود در مقابل استانداری استان خوزستان تجمع کرده بودند . رژيم جمهوری اسلامی ايران در امتداد نقض گسترده ، مستمر و برنامه ريزی شده حقوق بشر،اين تجمع مسالمت آميز را همچون ديگر اعتراضات مردمی توسط نيروهای انتظامی سرکوب نمود. طی شش روز گذشته در شهرهای ماهشهر ، اهواز و حومه های آن تعداد زيادی کشته ، مجروح و دستگير شده اند . بر اساس آمار رسمی بين سه تا شش نفر کشته ، 310 نفر بازداشت و 30 نفر زخمی گزارش شده است. ما "فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريکای شمالی" از شما و دبير کل سازمان ملل متحد خواستاريم که : ـ تمامی دستگير شدگان را هرچه زودتر آزاد کنند . گفتنی است که دستگير شدگان امکان دسترسی به وکيل مدافع ندارند و خانواده هايشان از محل بازداشت آنها بي اطلاعند.2 ـ منع تعقيب مجروحين و معالجه سريع آنها .3 ـ تحويل دادن اجساد به خانوادهای مقتولين و اجازه سوگواری برای آنها .4 ـ اعزام يک هيئت تحقيق از جانب کميسيون حقوق بشر سازمان ملل به محل درگيريها
فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی
سوم ارديبهشت 1384 برابر با 23 آوريل2005

٢٢.٤.٠٥


بدون شرح

اعلام اعتصاب غذای نامحدود ناصر زرافشان و پيمان پيران

فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی
طبق اخبار رسيده ساعت دوازده روز پنچشنبه به وقت ايران آقايان ناصر زرافشان (وکيل خانواده های قتل های زنجيره ای) و
پيمان پيران (فعال جنبش دانشجويی) در اعتراض به شرايط موجود در زندان دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند. خواست اعتصاب کنندگان عبارتست از:1 ـرعايت اصل تفکيک زندانيان 2 ـ رفع ممنوعيت ملاقات حضوری برای دکتر ناصر زرافشان و رفع ممنوعيت ملاقات برای پيمان پيران3 ـ دسترسی به امکانات مناسب درمانی برای دکتر زرافشان در خارج از زندانما« فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی» ضمن دفاع از خواست اعتصاب کنندگان، خواستار آزادی تمای زندانيان سياسی و توجه نهادهای بين المللی و انسانهای آزاده به وضعيت پرمخاطره آنها هستيم
بیست و یکم آوريل 2005 برابر با 1 ارديبهشت 1384

نخست وزیر سابق اسپانیا: حکومت جمهوری اسلامی محکوم به فنا است

خوزه ماریا ازنار، نخست وزیر سابق اسپانیا، و رهبر حزب خلق، اخیرا کتابی منتشر کرد به بررسی 35 شخصیت جهانی پرداخت که در هشت سال نخست وزیری اسپانیا با آنها روبرو شده است. وی می نویسد ابتدا به نظر می رسید محمد خاتمی قصد اصلاحات دارد، ولی علی خامنه ای و اکبر هاشمی رفسنجانی با اصلاحات او مخالف بودند. ازنار که در اکتبر 2002 به ایران رفت، می نویسد ایرانی ها مجبورند در خارج از حیطه خصوصی برمبنای قوانین اسلامی زندگی کنند در حالیکه در زندگی شخصی نحوه عمل و تفکر آنها با غرب و فرهنگ غرب تفاوتی ندارد. ازنار می افزاید رژیم جمهوری اسلامی محکوم به فنا است و صاحبان قدرت نخواهند توانست بر ایران و مردم آن به مدت طولانی حکومت کنند. ازنار می نویسد رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با او در تهران تنها سعی کرد خصومت حکومت ایران با آمریکا و اسرائیل را توجیه کند و شدت لحن او به حدی بود که مجبور شدم به او بگویم در صورت درگیری ایران با آمریکا و اسرائیل، اسپانیا بدون شک در مقابل ایران قرار خواهد گرفت. ازنار می نویسد علیرغم اظهارات رهبر جمهوری اسلامی، خاتمی بهبود روابط با اروپا و آمریکا را ممکن ميدانست

١١.٤.٠٥


!اصلاحات به شیوه جمهوری اسلامی

(بيانيه کانون نويسندگان ايران (در تبعيد

!هم ميهنان
برای همگان، تقريبا مشخص بود که عدم تحويل جسد دکتر زهرا کاظمی به دولت کانادا، ترس از برملا شدن چيزی ‌ست که رژيم از افشای آن، به شدت وحشت دارد: مقامات جمهوری اسلامی از آن ترس نداشتند که مشخص شود زهرا کاظمی با اصابت جسمی سخت به سرش درگذشته است؛ اين را خود اعلام کرده بودند؛ علاوه بر اين مادر زهرا کاظمی از آثار ضرب و شتم بر بدن او خبر داده بود؛ پس برملا شدن اين که او را شکنجه نيز کرده‌ بوده‌اند، مسئله‌ای نمی توانست باشد؛ اکنون، روشن است که وحشت رژيم از افشا شدن آنچه بوده‌ است که دکتر سرگرد شهرام اعظم آن را افشا کرده‌ است:زهرا کاظمی مثله شده بوده است؛ انگشتان دست و پايش و دنده هايش شکسته شده بوده اند؛ چند ناخن اش کشيده شده بوده اند و به او تجاوز نيز شده ‌بوده ‌است. باری، اين نخستين بار نيست که خبر تجاوز به زندانيان سياسی به بيرون از مرزها درز ميکند؛ اما نخستين باری ‌ست که يک پزشک پاسدار، شاغل در بيمارستان سپاه پاسداران، چنين خبری را تاييد ميکند. سراسيمگی دست‌اندرکاران رژيم مهر تاييدی بر اظهارات دکتر شهرام اعظم زد: آنان نخست، موجوديت پزشکی به نام دکتر سرگرد شهرام اعظم را نفی کردند و بعد، اما به نفی حضور او به عنوان پزشک نگهبان، در لحظه تحويل دکتر زهرا کاظمی به بيمارستان ،و بعد به نفی نفس اشتغال او در بيمارستان بقيه الله الاعظم (بيمارستان سپاه پاسداران) بسنده کردند. دکتر زهرا (زيبا) کاظمی خبرنگار عکاس، با پاسپورت کانادائی و با رواديد ورود و با اجازة دستگاه‌های مسئول رژيم وارد ايران ميشود؛ از ملاقات‌کنندگان زندانيان، دم در زندان اوين، عکس ميگيرد؛ شخص قاضی سعيد مرتضوی او را دستگير و بر بازجوئی از او نظارت ميکند؛ شخص سعيد مرتضوی - دادستان تهران-. شکنجة زهرا کاظمی و تجاوز به او نميتوانسته است بدون آگاهی و حتی بدون امر ايشان صورت گرفته باشد؛ آيا خود ايشان تجاوز را صورت نداده‌اند؟! نمی دانيم. فقط ميدانيم که بايد عليه اين ستم و، از آن بالاتر، عليه اين ننگ به پيکار برخاست؛ باور کنيم که آنچه بر زهرا کاظمی گذشته است، نه فقط ستمی بر بشريت که بل، ننگی برای تک تک ما ايرانی ‌هاست. باري، در اين جهان، روزانه هزاران تجاوز جنسی صورت ميگيرد؛ اما، نه با آمريت و احيانا فاعليت دادستان يک پايتخت. ما گمان داريم که گواهی دکتر سرگرد اعظم برای طرح دعوا عليه دادستان تهران و گمارندگان او در دادگاه جنايت عليه بشريت کافی ‌ست؛ در عين حال نسبت به جان پرستاری که دکتر اعظم اعلام کرده است که در معاينة دکتر زهرا کاظمی با او همراه بوده ‌است نگرانيم ؛ ما از دولت کانادا درخواست داريم به هر طريق ممکن در خارج کردن اين پرستار از ايران بکوشد. ما اعلام می کنيم که از اين پس، در هر موردی از جنايت که به منظور سد کردن راه انديشه، بيان و قلم و اطلاعات صورت بگيرد و احتمال دخالت يا آمريت سران يا عمال آن رژيم در آن باشد، به همراه شاکيان خصوصی و يا در صورت عدم تمايل آنها، راسا، به طرح دعوا در دادگاه‌های ذيصلاح بين‌المللی خواهيم پرداخت. ما اعلام ميکنيم که بنا بر تمام قوانين و قواعد بين‌المللی و، نيز، اصل مسئوليت مشترک هيئت وزيران، نه فقط ولی فقيه و گماردگان مستقيم او، که بل، آقای خاتمی و مجموعة هيئت دولت را، چه در اين جنايت دخيل بوده باشند و چه نه، مسئول مستقيم اين جنايت و جنايات مشابه عليه بشريت می ‌دانيم و در آن جهت خواهيم کوشيد که شخص ايشان و وزرای کابينة ايشان را، در سفرهای خارجي، به دست تعقيب قانونی بسپاريم. هم‌ميهنان! بايد بر اين بازی مسخره نقطة پايانی نهاد؛ نمی توان مسئوليت رياست جمهوری يا وزارت کشوری را پذيرفت، اما، در هر موردی از خود رفع مسئوليت کرد و، در عين حال، چهره جنايتکاران را در مجامع جهانی آراست؛ اين خود، فراهم آوردن امکان تداوم جنايت، و پس، يک جنايت عليه بشريت است؛ جنايتی رياکارانه و رذيلانه. ما از همة وکلای آزاد انديش ايرانی و غير ايرانی که در طرح دعوا عليه جمهوری اسلامی (در مورد قتل های زنجيره ای نويسندگان و اهل قلم ايراني) مايلند با ما همکاری کنند، درخواست داريم با دبيرخانة کانون نويسندگان ايران (در تبعيد) تماس بگيرند. هم‌ميهنان! با اعتراض جهانی به وهنی که تجاوزگران به ساحت انسان، بر ما انسان‌های ايرانی روا داشته‌اند و مى‌دارند، حيثيت خود را اعاده کنيم؛ ما مردم ايران انسانيم؛ حيوان نيستيم
کانون نويسندگان ايران (در تبعيد) 8 آپريل 2005

١٠.٤.٠٥

!گزارشگران بدون مرز : سالي که نکوست از بهارش پيداست

:گزارشگران بدون مرز
در بازگشت از تعطيلات نوروزی نمايندگان محافظه کار مجلس هفتم خواهان ممنوعيت ورود مسيح علي نژاد به مجلس شدند. رئيس انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران علي مزروعي ممنوع خروج شد و دو نشريه توقيف شدند. با اين رخدادها ، سالي دشوار برای روزنامه نگاران در ايران آغازشد
گزارشگران بدون مرز در اين باره اعلام مي کند " که روزنامه نگاران ايراني تنها نه در داخل که در خارج از کشور نيز اجازه ی اظهار نظر ندارند. محافظه کاران که نهاد های مذهبي، سياسي و قضايي کشور را در اختيار دارند همه ی امکانات را بکار گرفته اند تا هر صدای مخالف را خفه کنند. ما از رئيس مجلس ايران مي خواهيم که حق کار مسيح علي نژاد که مرتکب هيچ جرمي نشده است را به رسميت بشناسد. گزارشگران بدون مرز توقيف نشريه ی جامعه نو و کارنامه را محکوم مي کند و از وزارت ارشاد اسلامي مي خواهد از اين دو نشريه رفع توقيف کند. آقای رجبعلي مزروعي بايد بتواند هر زمان که مي خواهد از کشور خارج و ما از مقامات ايران مي خواهيم که گذرنامه ايشان را فوری به وی پس دهند
مسئولان مجلس اسلامي با وارد کردن اتهامات واهي ورود خبرنگار پارلماني روزنامه ی همبستگي و خبرگزاری ايلنا مسيح علي نژاد را از روز دوشنبه ۱٥ فروردين به مجلس ممنوع کرده اند. علت عصبانيت نمايندگان مجلس انتشار فيش عيدی و پاداش آنها در مطبوعات ايران است. اما بيش از يک سال است اين روزنامه نگار به بهانه های مختلف " نوع پوشش و يا بي نزاکتي و بي ادبي" آماج حملات نمايندگان مجلس قرار گرفته است. امروز به وی اتهام بي پايه ی" سرقت و دستبرد فيش از كازيوي نمايندگان" را نسبت داده اند. بسياری از روزنامه نگارا ن به حمايت از مسيح علي نژاد برخاسته اند و بعنوان اعتراض قرار شده است از انتشار اخبار مجلس به مدت يک روز خوداری کنند. از سوی ديگر خانم شيرين عبادی برنده ی ايراني جايزه صلح نوبل اين خبر را باعث تأسف عنوان كرد و چنين اقداماتي را موجب از بين رفتن امنيت شغلي خبرنگاران دانست
رجبعلي مزروعي رئيس انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران که برای شرکت در نشت فدراسيون بين‌المللي روزنامه‌نگاران قصد سفر به دانمارک را داشت در ۱٧ فروردين ممنوع خروج شد. از سوی پليس فرودگاه هيچ دليلي برای اين ممنوعيت به وی اعلام نشده است. رجبعلي مزروعي در سال گذشته و در پي دستگيری و شکنجه ی حنيف مزروعي فرزندش و بيش از ٢٠ روزنامه نگار و وبلاگ نويس در ماجرای "پرونده ی سايت های اينترنتي"، نامه های روشنگرانه ای در اعتراض به اين دستگيری ها و عملکرد غير قانوني نيروهای انتظامي به مقامات قضايي ايران نوشته بود
در همين روز اعلام شد که ماهنامه ی ادبي کارنامه توسط وزارت ارشاد اسلامي برای انتشار "مطالب خلاف عفت عمومي" توقيف شده است. وزارت ارشاد اعلام کرده است در حال آماده سازی پرونده ای برای تحت تعقيب قضايي قرار دادن اين نشريه است
چند روز پيش از آغاز سال نو در ۱٧ اسفند ماه نيز وزارت ارشاد اسلامي دستور لغو امتياز نشريه جامعه نو را در ظاهر بعلت " انتشار نا منظم" صادر کرده بود. اما در پشت پرده ی اين لغو امتياز تصميمي سياسي و هئيت نظارت بر مطبوعات و آقای محسني اژه ای قرار دارند. نشريه جامعه نو با مديريت خانم فاطمه ی کمالي سرا نشريه روشنفکراني بود که به امر ضرورت اصلاحات در نظام سياسي و مذهبي در ايران مي پرداختند. سوی ديگر اين تصميم سياسي اعمال فشار بر عمادالدين باقي روزنامه نگار مستقل و همسر خانم فاطمه ی کمالي سرا است. که سالها برای دفاع از آزادی بيان در زندان بسر برده است و در بعد از آزادی از زندان فعاليت های خود را در دفاع از آزادی بيان و حقوق بشردر ايران گسترش داده است
:گزارشگران بدون مرز يادآور می شود
که
با ده روزنامه نگار زندانی، ايران بزرگ ترين زندان روزنامه نگاران در خاورميانه است
علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ايران ازجمله سي و شش رهبر و مقام دولتی در جهان است، که از سوی گزارشگران بدون
مرز بعنوان دشمنان آزادی مطبوعات برگزيده شده است

قوه قضائيه رژيم حكم اعدام حجت زماني را صادر كرد

خبر دريافتی از خانواده حجت زماني : ازآنجائيكه رژيم جمهوري اسلامي ايران هنوزاز اعدام و زندان وغارت وچپاول ملت ايران سير نشده, يكبار ديگراطلاع يافتيم كه حكم آقاي حجت زماني زنداني سياسي از طرف ديوان عالي كشور تائيد شده و اين حكم ديروز مورخه 2005-4-7 به او ابلاغ شده است.ما خانواده حجت زماني از تمامي سازمانهاي حقوق بشر جهان واز تمامي سازمانها و انسانهاي آزاديخواه ايراني ميخواهيم كه با اعمال فشار به جمهوري اسلامي ايران مانع از اجراي حكم اعدام او شوند
از طرف خانواده حجت زماني : مورخه 2005-4-8

تائيد خبر تفتيش محل نگهداری ناصر زرافشان،وکیل دادگستری،در زندان اوین

روز 18 فروردين پيک ايران گزارشی از تفتيش محل نگهداری ناصر زرافشان،وکیل دادگستری،در زندان اوین داد ؛ امروز خبرگزاری افتاب با انتشار مصاخبه ای با شيرين عبادی اين خبر را تائيد کرد. به گزارش آفتاب محل نگهداری ناصر زرافشان،وکیل دادگستری،در زندان اوین در غیاب وی و هنگام ملاقات با شیرین عبادی مورد تفتیش و بازرسی قرار گرفت. شیرین عبادی وکیل وی در گفت و گو با خبرنگار آفتاب،ضمن تایید این خبر گفت:آقای زرافشان در تماس کوتاه تلفنی از زندان اوین،ضمن ابراز نگرانی از برخوردماموران زندان اوین،از تفتیش محل نگهداریش خبر داد. به گفته عبادی،این حادثه،صبح روز چهارشنبه زمانی که زرافشان در اتاق ملاقات با وکیلش دیدار داشته،اتفاق افتاده است
عبادی به نقل از زرافشان ادامه داد:با وجود اینکه ماموران زندان اوین در غیاب زرافشان به تفتیش آن محل پرداختند،اما هیچ مورد خلافی را دریافت نکردند
به نظر می رسد که پس از ابراز نگرانی اعضا کانون وکلای پاریس از بازداشت ناصر زرافشان و درخواست آزادی بدون قید و شرط وی این تفتیش و بازرسی انجام شده است. ناصر زرافشان وکیل پرونده شاکیان قتل های زنجیره ای،پس از ارائه دفاعیات،به اتهام تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی از سوی دادگاه انقلاب به پنج سال حبس محکوم شد،زرافشان تاکنون سه سال از مدت پنج ساله محکومیت را در زندان اوین گذرانده است

٧.٤.٠٥

دولت کانادا از کنفرانس بازرگانى با ايران کنار کشيد

دولت فدرال کانادا در برابر افزايش فشار افکار عمومى در اين کشور براى اتخاذ مواضع قاطع ترى در مسأله مرگ زهرا کاظمى، اعلام کرد در کنفرانس بازرگانى با ايران که قرار است هفته آينده در شهر مونترال برگزار شود شرکت نخواهدکرد.سازمان کشاورزى کانادا، که يکى از حاميان اين کنفرانس بود اخبار مربوط به اين نشست يک روزه را در سايت اينترنتى اش درج مى کرد.
عنوان اين کنفرانس "تجارت با ايران" است و قرار است هفته آينده در مونترال برگزار شود. هدف کنفرانس تشويق به توسعه بازرگانى ميان دو کشور است
به دنبال انتشار خبر اين نشست در رسانه هاى کانادا مقامات اين کشور در روز چهارشنبه اعلام کردند که حمايت از اين کنفرانس را قطع خواهند کرد زيرا چنين کارى با تلاش هاى دولت در حل مسأله قتل زهرا کاظمى مغايرت دارد
زهرا کاظمى عکاس کانادائى-ايرانى در سال ٢٠٠٣، وقتى در بازداشت مأموران امنيتى ايران بود به قتل رسيد
ايران همواره منکر قتل زهرا کاظمى شده و يک مأمور امنيتى را که به اين قتل متهم شده بود تبرئه کرده است
افزايش فشارها بر دولت کانادا
پس از اظهارات اخير دکتر شهرام اعظم در مورد وجود نشانه هاى شکنجه و حتا تجاوز جنسى بر بدن زهرا کاظمى در زمان انتقال او از زندان به بيمارستان، دولت کانادا براى اتخاذ موضع قاطع ترى در برابر ايران تحت فشار قرار گرفته است
دکتر شهرام اعظم که مى گويد در زمان انتقال زهرا کاظمى از زندان به بيمارستان جزء اولين تيم پزشکى بوده که او را معاينه کرده هفته گذشته پس از پناهنده شدن به کانادا در يک کنفرانس مطبوعاتى در اتاوا مشاهدات خودش از وضعيت خانم کاظمى در بيمارستان را تشريح کرد
مقامات ايرانى اظهارات وى را کاملاً بى پايه و به قصد سودجوئى شخصى خوانده اند
کنفرانس مونترال قرار است در زمانى برگزار شود که پيير پتيگرو، وزير خارجه کانادا، تعهد کرده است فشار بين المللى بر ايران را براى پايان دادن به آنچه به گفته او دروغ ها و حرف هاى دوپهلو در مورد پرونده مرگ زهرا کاظمى است، افزايش دهد.
نمايندگان احزاب مخالف در مجلس کانادا مشارکت دولت اين کشور در برپائى کنفرانسى در باره توسعه روابط تجارى با ايران را غير قابل بخشش' خواندند واستاکول دى،مسئول امور خارجه در دولت سايه حزب محافظه کار، خواستار احضار سفير کانادا از ايران و برقرارى تحريم هاى فورى اقتصادى بر عليه ايران شد

وسايل شخصی ناصر زرافشان در زندان مورد تهاجم و تخريب قرار گرفت

طبق اخباررسیده اززندان اوین روز گذشته ، چهارشنبه برابر 6 آوریل 2005 ، ناصرزرافشان که برای ملاقات با وکلای خود ازبند زندان خارج شده بوده است حین بازگشت متوجه می گردد وسایل شخصی اش موردتهاجام و تخریب قرارگرفته است .به گفته ی ناصر زرافشان این عمل مهاجمان احتمالا درواکنش به فعالیت فعالین حقوق بشرونامه ی کانون وکلای پاریس بتاریخ 15 مارس که خواستارآزادی وی بوده اند صورت گرفته است

جلسه حقوق بشر و دمکراسي ايران در مجلس نمايندگان آمريکا برگزار شد

به گزارش راديو فردا جلسه حقوق بشر و دمکراسي ايران در مجلس نمايندگان آمريکا برگزار شد. اين نشست درباره گزينه هاي سياست خارجي آمريکا در برابر ايران بود. «کميته سياست خارجي ايران» از شماري از کارمندان بلندپايه پيشين کاخ سفيد، وزارت امور خارجه آمريکا و وزارت دفاع، سازمان هاي اطلاعاتي و سياست سازان و دانشگاهيان تشکيل شده است. گزارش کميته ياد شده خاطر نشان کرد که ايران منافع آمريکا را در شش محدوده به چالش مي طلبد: در پي دستيابي به سلاح اتمي است، از شبکه هاي تروريستي حمايت مي کند، علنا عليه صلح اعراب و اسرائيل مخالفت مي کند، نقش مختل کننده در عراق دارد، انديشه هاي افراط گرايي را گسترش مي دهد، و حقوق پايه بشر را نفي مي کند

شيرين عبادي: زهرا کاظمي در زندان بر اثر ناز و نوازش خونريزي مغزي نکرده است

امير مصدق کاتوزيان در آغاز گفتگويي با شيرين عبادي، يکي از وکيلان خانواده زهرا کاظمي پرسيد که آيا براي تکميل پرونده و ارزيابي اظهارات شهرام اعظم، با سفارت کانادا در تهران تماس گرفته است؟ خانم عبادي گفت
شيرين عبادي: من تماسي با سفارت کانادا در تهران نداشتم، اما بايد به شما بگويم که چه آقاي اعظم بگويد و چه نگويد، اصلا مساله جديدي را ايشان مطرح نمي کند زيرا که ثابت و محقق شده، حتي از ديد دولت ايران، که خانم زهرا کاظمي سلامت وارد زندان اوين شدند و چهار روز بعد در اثر ضربه مغزي و دو بار شکستن جمجمه، ايشان خونريزي مغزي داشتند و فوت کردند. من مي خواهم سوال کنم آيا امکان دارد کسي با ناز و نوازش، دو بار جمجمه اش بشکند و خونريزي مغزي کند و فوت کند
ا.م.ک.: آقاي جمال کريمي راد، سخنگوي قوه قضاييه با استناد به گزارش وزير بهداشت و تيم پزشکي درباره پرونده قتل خانم کاظمي تاکيد مي کند که نام آقاي اعظم در فهرست شش پزشکي که از بدو انتقال خانم کاظمي به بيمارستان بقيه الله به ترتيب ايشان را معاينه کردند نبود. آيا در روند بررسي پرونده علاوه بر نام هاي خانم دکتر صمدي، آقايان دکتر فرجي، دکتر مهاجري، دکتر خدمت، خانم دکتر خليلي و آقاي دکتر عباسي، که سخنگوي قوه قضاييه نام آنها را آوردند، شما نامي از دکتر اعظم، حتي به عنوان شخصي مطلع در اين پرونده شنيده بوديد؟
شيرين عبادي: من فقط پرونده را خواندم، آن هم پرونده اي که در دادگاه در اختيار ما براي خواندن قرار داده شد، که اميدوارم تمام پرونده بوده باشد. در اين پرونده نامي از چنين پزشکي نبود. اما نبودن اين نام در پرونده دادگستري دليل بر هيچ چيزي نيست، زيرا که مي تواند گزارش ها کامل تر از اين باشد
ا.م.ک.: آيا از زمان قتل خانم کاظمي هيچ ملاقاتي با آقاي اعظم شما داشتيد؟
شيرين عبادي: نه خير، من ملاقاتي با ايشان نداشتم و اظهارات ايشان را هم تازه و جديدا شنيدم
ا.م.ک.: گفتگوي تلفني از خارج از کشور چه؟
شيرين عبادي: نه خير
ا.م.ک.: آيا شباهت هايي ميان برخي قسمت هاي شهادت موکل شما، مادر خانم زهرا کاظمي و آنچه که آقاي شهرام اعظم مطرح کردند مي بينيد؟ يا برعکس آيا جاهايي از اظهارات مادر خانم کاظمي را با گفته هاي آقاي اعظم متضاد مي بينيد؟
شيرين عبادي: مادر خانم زهرا کاظمي عنوان مي کنند که کبودي هايي و شکستگي هايي در بدن وي بوده و در خود پرونده هم قيد شده. خانم زهرا کاظمي عنوان کردند که من را کتک زدند. و باز تکرار مي کنم، هم براي شنوندگان عزيزي که اين برنامه را مي شنوند و هم براي مقامات کانادايي و هم براي دادگاه ايراني. ايشان ثابت و مسلم است که در اثر ضربه مغزي فوت کرده. من سوال مي کنم که آيا کسي با ناز و نوازش ضربه مغزي مي شود. خوب خيلي طبيعي است که کتک خورده
ا.م.ک.: آن بخش هايي از پرونده که شما مطالعه کرديد، چيزي درباره تجاوز آمده بود؟
شيرين عبادي: نه خير. در مورد تجاوز جنسي به خانم کاظمي چيزي در پرونده منعکس نبود
ا.م.ک.: عدم وجود اين امر در پرونده را آيا شما حاکي از اين مي دانيد که چنين چيزي واقعيت ندارد يا اينکه فکر مي کنيد که بايد تحقيق شود و يا اينکه فکر مي کنيد که ادعا درست است؟
شيرين عبادي: من وکيل هستم و قاضي نيستم که بخواهم قضاوت کنم و راي بدهم. اما به عنوان وکيل، نواقص رسيدگي متعدد اين پرونده را گوشزد کردم و تقاضا کردم که اين نواقص برطرف شود. بر شهودي که معرفي کردم درخواست کردم که استماع شهادت شود. متاسفانه به هيچ يک از حرف هاي ما دادگاه گوش نکرد و ناگهان ختم دادرسي را اعلام کردند و به همين دليل بود که من با کمال تعجب و ناخرسندي از دادگاه بيرون آمدم و گفتم که راي دادگاه هر چه باشد نمي تواند عادلانه باشد، زيرا که بر مبناي يک رسيدگي دقيق نبوده و انتقاد ديگر من اين است که چرا اينقدر رسيدگي به اين امر بديهي و مسلم به درازا انجاميده؟ آيا چند سال ما بايستي منتظر اجراي عدالت باشيم؟ توجه داشته باشيد که از تاريخي که مدافعات خود را در دادگاه کرديم، دادگاه راي داد، به راي صادره اعتراض کرديم زيرا غير عادلانه بود، ماه ها گذشته و بعد از اينکه اين مدت سپري شد، هشت ماه نه ماه، تازه ما را مجددا براي اداي توضيحاتي که به نظر من ضرورتي هم ندارند خواستند. اين بازي کردن با وقت است
ا.م.ک.: سخنگوي قوه قضاييه در کنفرانس خبري ديروز خودشان گفتند که در ماه آينده از شما وکلاي خانواده زهرا کاظمي براي اخذ توضيح دعوت کردند. براي چه روزي است اين دعوت و مقصود از اخذ توضيح چيست؟
شيرين عبادي: اخطاريه به من ابلاغ نشده. من نمي دانيم، وليکن همانطور که گفتم پرونده بسيار روشن تر از آن بوده که بيش از هشت ماه، نه ماه پرونده در مرحله تجديد نظر معطل بماند و تازه ما را براي اخذ توضيح بخواهند

٤.٤.٠٥

دادگاه خسرو تركاشوند، دانشجوي دانشگاه تهران برگزار مي‌‏شود

جلسه رسيدگي به اتهامات خسرو تركاشوند؛ دانشجوي دانشگاه تهران روز 24 خرداد ماه سال جاري در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران برگزار مي‌‏شود.محمدعلي دادخواه؛ وكيل مدافع اين دانشجو در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا" با اعلام اين خبر، موارد اتهامي موكلش را اقدام عليه امنيت كشور عنوان كرد

درخواست تحقيقات مستقل درباره مرگ زهرا کاظمی

بدنبال افشای جزئيات جديدی درباره مرگ زهرا کاظمی، خبرنگار و عکاس ايرانی تبعه کانادا، گروههای مدافع حقوق بشر بار ديگر خواهان تحقيقات مستقلی در خصوص مرگ اين خبرنگار شده اند.دروری دايک، مسئول بخش ايران در سازمان عفو بين الملل، گفته است که اکنون تحقيقاتی کامل، شفاف و مستقل درباره مقامات قضايی ايران ضروری است؛ چرا که به گفته آقای دايک در غير اينصورت باقيمانده اعتباری که قوه قضاييه ايران دارد از بين می رود
همزمان اتحاديه اروپا نيز گفته است که اين موضوع را از نزديک دنبال می کند
يک سخنگوی کميسيون اروپايی گفته است که اتحاديه اروپا با نگرانيهای مقامات کانادايی در مورد قضيه خانم کاظمی ابراز همدردی می کند و اميدوار است که گزارشهای جديد منتشر شده درباره مرگ خانم کاظمی بتواند نکات تاريک اين مرگ را مشخص کند
اين سخنگوی اتحاديه اروپا گفته است اين اتحاديه معتقد است که شفافيت مقامات ايرانی در اين خصوص و تعهد آنها به حاکميت قانون و همچنين پاسخ به اتهامات شکنجه در ايران به سود ايران است
جزئيات تازه
دکتر شهرام اعظم که ادعا می کند نخستين پزشکی بوده که زهرا کاظمی، خبرنگار و عکاس ايرانی تبعه کانادا را معاينه کرده در نشستی خبری در اتاوا، پايتخت کانادا گفته است که جراحات خانم کاظمی تنها می توانسته ناشی از ضرب و شتم، شکنجه و تجاوز بوده باشد
وی گفته است زمانی که خانم کاظمی به بخش مراقبتهای ويژه اين بيمارستان بقية الله منتقل شد، پزشک کشيک اين بخش بوده است
آقای اعظم همچنين در قسمتی از گفتگوی خود با بخش فارسی بی بی سی گفت که پس از معاينات خانم کاظمی تشخيص داده که ضرباتی که به بدن زهرا کاظمی وارد آمده در زمانهای مختلف رخ داده و نتيجه گرفته که وی طی دوره ای چند روزه مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار داشته است
پس از اظهارات اين پزشک ايرانی، پی ير پتيگرو، وزير خارجه کانادا گفته است که هيچ شکی وجود ندارد که خانم کاظمی در دوران بازداشت به قتل رسيده و بار ديگر از ايران خواسته است پرونده جنايی مرگ خانم کاظمی را بازگشايی کند

جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران : در کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد همچنان خبری نيست

جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران
پانزدهم فروردين 1384
چهارم آوريل 2005
در کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد همچنان خبری نيست
امروز شصت و يکمين اجلاس کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحّد چهارمين هفته کار خويش را آغاز می کند. در کارنامه سه هفته گذشته اين کميسيون، همچون سال های اخير، جز شعار پراکنی ها و گزافه گويی های برخی از هيأت های نمايندگی کشورها و از جمله هيأت نمايندگی جمهوری اسلامی ايران و تذکارها و زنهارهای سازمان های دفاع از حقوق بشر که در کميسيون حقوق بشر سازمان ملل رخصت اظهار نظر دارند، مطلب قابل گزارشی به چشم نمی خورد.واقعيت اينکه جّو اين کميسيون برای ما که ساليان متمادی است که حاضر وناظريم که چگونه حقوق بــشر در مرئی و منظر مدافعان حقوق بشــر، قربانــی زدوبنـــدهای سياسی _ اقتصادی _ بازرگانی ميشود، ديگر قابل تنفس و تحمّل نيست. چهارشنبه شب گذشته که اجلاس کميسيون را به قصد شرکت در کنفرانس سازمان های دفاع از حقوق بشر ترک می گفتم، زبان حال من اين بود که :گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البتّه به جائی نرسد فرياد استولی مدافعان حقوق بشر سالهاست که به اين تجربه تلخ رسيده اند. اگر زنگ خطر را رسانه های خبری دو سال پيش به صدا در آوردند که نماينده ليبی بر کرسی رياست کميسيون حقوق بشر تکيه زد، ولی همان رسانه ها فراموش کرده بودند که چند سال پيش از آن نماينده جمهوری اسلامی بر همان کرسی نشسته بود. امّا چون دولت های غربی و در صدر آنها اتحاديه اروپا بيش از اکنون در قبال نقض فاحش و مستمّر حقوق بشر احساس مسئوليت می کردند، رياست نماينده جمهوری اسلامی بر اجلاس کميسيون حقوق بشر مانع از آن نشد که همان کميسيون قطعنامه ای بر محکوميت جمهوری اسلامی ايران صادر کند. زيرا که قطعنامه ای از سوی اتحاديه اروپا به کميسيون تسليم شده بود و اکثريت اعضای کميسيون حقوق بشر هم به آن رأی مثبت دادند. سازمان های دفاع از حقوق بشر از همان موقع صدای اعتراض خود را به چگونگی ترکيب کميسيون حقوق بشر بلند کردند و خواستار تغيير اساسی ساختار اين کميسيون شدند. ما می گفتيم و همچنان می گوئيم که هر دولتی صلاحيت عضويت در کميسيون حقوق بشر را ندارد. برای عضويت در اين کميسيون پيش شرط هائی ضرورت دارد و از جمله اينکه دولت داوطلب عضويت در کميسيون حقوق بشر به نقض فاحش مستمّر و دائمی حقوق بشر متهّم نباشد و به عهدنامه های بنيادين حقوق بشر ملحق شده باشد و از جمله :ميثاق های بين المللی حقوق مدنی و سياسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی – عهدنامه لغو شکنجه و مجازات های بدنی _ عهدنامه لغو هر گونه تبعيض نژادی _ عهدنامه امحای هرگونه تبعيض نسبت به زنان _ عهدنامه حقوق کودک ....اينکه کميسيون حقوق بشر بايستی در بر گيرنده نمايندگان همه قارهّ ها باشد، «قولی است که جملگی برآنند». ولی نمايندگان کشورهای هرقارّه بايد کشورهايی را نامزد عضويّت در آن کميسيون کنند که واجد شرايط ياد شده باشند. نگاهی به اعضای اين دوره کميسيون حقوق بشر می افکنيم : در رديف کشورهای افريقايی : توگو، سودان، کنگو، موريتانی، گينه، نيجريا، گابن، زيمبابوه. در رده کشورهای آسيايی : چين، عربستان، سعودی، نپال، پاکستان....در زمره کشورهای امريکای لاتين : کوبا، گواتمالا، پاراگوئه ...و از جمله کشورهای اروپايی : روسيه.اين تناقض با هيچ توجيهی قابل فهم و حّل نيست که در روزهائی که شورای امنيّت سازمان ملل پرونده جنايت های ارتکاب شده در «دارفور» را به دادگاه جزايی بين المللی ارجاع می کند، سودان عضو کميسيون حقوق بشر سازمان ملل باشد. در کشور «توگو» ديکتاتوری 37 ساله پس از مرگ ديکتاتور در شرف واگذاری به پسر اوست. در ديگر کشورهايی که ياد کرديم و در صدر آنها دو عضو شورای امنيّت سازمان ملل، روسيه و چين، يکی با جنايت های ضّد بشری مستمّر در «چچن» و ديگری در ربودن مدال قهرمانی اعمال مجازات اعدام، وضعيّت حقوق بشر کم و بيش همچون همگنان آنهاست.گمان نرود که 37 کشور ديکر عضو کميسيون حقوق بشر که از آنها نام نبرديم، بهشت موعود دموکراسی و حقوق بشرند. هنگامی که از نقض مستمّر و فاحش حقوق بشر ياد می کنيم وضعيّت کشورهايی را منظور داريم که خودکامگی و خودسری و تجاوز به حقوق مردمان همچون بيماری دراز مدّت و غيرقابل علاج گريبانگير جامعه شده و حکومت نه تنها در صدد جبران مافات و خروج از اين دور و تسلسل فاجعه بار نيست که بيشرمانه به توجيه کارنامه ننگين خويش هم دست می يازد. در ديگر کشورها نقض حقوق بشر نسبی است و حکومت هم کوشش می کند که از طريق آموزش و ترويج مبانی حقوق بشر به مأموران دولتی و تأمين نظم و امنيّت و رعايت استقلال دادگستری، موارد نقض حقوق بشر را کاهش دهد و هم با پذيرفتن عهدنامه های بين المللی حقوق بشر، با جامعه بين المللی و نهادهای حقوق بشر سازمان ملل و سازمان های بين المللی حقوق بشر همکاری کند و موجبات نظارت آنها را بر عملکرد خود فراهم آورد. وگرنه غالب کشورهای عضو کميسيون حقوق بشر در زمره کشورهای دموکرات به شمار نمی آيند. کافی است که به ترکيب هيات مديره اجلاس کنونی اين کميسيون نظر بيفکنيم :رياست کميسيون با کشور اندونزی است و نايب رئيسان از کشورهای : اکوادور، موريتانی و اوکراين.از سوی ديگر آئين نامه های اجرايی کنونی کميسيون حقوق بشر يکسره به سود حکومت هاست و همه گونه راههای سوء استفاده تعبيه شده تا يا رسيدگی به موضوعی را از دستور کار کميسيون خارج کنند ( No action ) شيوه ای که چين طی سالهای اخير به کار می برد و با توجه به ظرفيتّ های اقتصادی _ بازرگانی آن کشور، نظر اکثريت اعضای کميسيون حقوق بشر را جلب می کند و يا اينکه چون فرصت کافی به سازمانهای مدافع حقوق بشر که مجاز به اظهار نظر در کميسيون حقوق بشر هستند داده نمی شود (حداکثر 3 دقيقه) و در خارج از کميسيون حقوق بشر هم دست نمايندگان دولت ها برای همه گونه داد وستد و زدوبندهای سياسی _ ديپلماتيک _ بازرگانی باز است، کارنامه نقض حقوق بشر بسياری از دولت های يا در کميسيون مطرح نمی شود و يا اينکه رأی کافی در راستای محکوميت آن دولت کسب نمی کند.در چنين زمينه ای است که در اين اجلاس هم رسيدگی به وضعيت وخامت بار حقوق بشر در بسياری از کشورها و از جمله ايران، در دستور کار کميسيون حقوق بشر نيست. زيراکه اتحاديه اروپا همچون دو سال گذشته ترجيح می دهد که به «گفتگوهای انتقاد آميز» خويش با ايران و چين .... ادامه دهد، به ويژه که امسال بهانه و توجيه ديگری هم دارند و آن ادامه مذاکرات راجع به انرژی اتمی با جمهوری اسلامی ايران است و کيست که نداند که در مسلخ چنين گفتگوها و تفاهم هايی، حقوق بشر قربانی کم ارزشی به شمار می آيد !!!دولت کانادا هم به دستاويز اينکه در دو اجلاس گذشته مجمع عمومی سازمان ملل به ارائه قطعنامه هايی بر محکوميت جمهوری اسلامی ايران به نقض حقوق بشر دست يازيده، از دادن قطعنامه به کميسيون حقوق بشر سرباز زد. طرفه اينکه دولت ايالات متحده امريکا هم که همچون سالهای گذشته قطعنامه ای را بر ضّد کوبا به کميسيون حقوق بشر تسليم نمود، حاضر نشد که به طرح قطعنامه ای بر محکوميت جمهوری اسلامی ايران مبادرت کند ؟!مدافعان حقوق بشر در تناظر و تقابل با چنين ديپلماسی بی شرمانه و کلبی مسلکانه راه ديگری جز روشنگری و آگاهانيدن مردم و رسانه های خبری در راستای بسيج نهادهای جامعه مدنی ندارند.از اينرو چهار سازمان بين المللی دفاع از حقوق بشر : فدراسيون بين المللی جامعه های دفاع از حقوق بشر ، عفو بين الملل ، ديده بان حقوق بشر و سازمان جهانی مبارزه با شکنجه تصميم گرفتند که به موازات کار کميسيون حقوق بشر، شبی را به «همدردی با قربانيان نقض حقوق بشر» اختصاص دهند. محّل اين گردهمايی هم همان سالنی بود که فستيوال بين المللی فيلمهای حقوق بشر در روزهای 12 تا 14 مارس، در آن برگذار شده بود و مدارک مستند و عينی نقض حقوق بشر در برخی از کشورهای جهان را نمايش داده بودند.چهارشنبه شب 30 مارس سالن محل گردهمايی مدافعان حقوق بشر مملّو از جمعيت بود، عده اّی بر روی زمين نشسته بودند و بسياری هم ايستاده. تاريخچه و کارنامه کميسيون حقوق بشر سازمان ملل مورد بررسی و ارزيابی قرار گرفت. شاهدان عينی نقض حقوق بشر از تجربه های دردناک خود در کشورها يشان (ايران، چين، توگو، شيلی، روسيّه سفيد، چچن ....) سخن گفتند. تقاضاها و درخواست های مکّرر سازمان های مدافع حقوق بشر برای برون رفت از وضعيت وخامت بار کنونی کميسيون حقوق بشر به بحث و گفتگو گذارده شد و اينکه راه ديگری جز ادامه تلاش و کوشش و مبارزه در برابر ما مدافعان حقوق بشر و نهادهای جامعه مدنی و در صدر آنها رسانه های خبری قرار ندارد.کلام آخر اينکه ساختار کنونی سازمان ملل متحّد و از جمله ترکيب شورای امنيّت، سالهاست که مورد گفتگو وانتقاد جامعه بين المللی، حقوقدانان، پژوهشگران ومتخصصاّن علوم سياسی و رسانه های خبری قرار گرفته و دبيرکلّ سازمان ملل سال گذشته هيأتی را مأمور بررسی و تهيّه طرح اصلاحی منشور سازمان ملل متحّد کرده است. در طرحی که اين هيأت ارائه داده و قرار است که در مجمع عمومی آينده سازمان ملل مطرح شود، برای رسيدگی به وضعيت حقوق بشر در جهان، شورايی نظير شورای امنيّت پيش بينی شده که در کنار شورای امنيّت که عهده دار تأمين امنيّت و صلح در جهان است، اين شورا هم رسالت استقرار حقوق بشر در جهان را خواهد داشت.سازمان های دفاع از حقوق بشر نظرها و پيشنهاد های خويش را طّی ماههای آينده به کميساريای حقوق بشر و دبيرکل سازمان ملل ارائه خواهند داد. ولی پيام اصلی ما برای مخاطبانمان اينست که تغيير ساختار کنونی کميسيون حقوق بشر کفايت نمی کند و تا زمانی که، همچون امروز، نهادهای حقوق بشری سازمان ملل متحّد تنها 2% از بودجه کلّ اين سازمان را به خود اختصاص داده اند، نبايستی انتظار معجزه داشت
عبدالکريم لاهيجی
رئيس جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران
نايب رئيس فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر

توقيف يك نشريه دانشجويى در قم

ايران : نشريه دانشجويى «بينش» طى حكم كميته ناظر بر نشريات دانشگاه قم توقيف شد. ابوالفضل افشارى مديرمسؤول اين نشريه دانشجويى در گفت وگو با خبرنگار «ايران» در قم در اين باره گفت: از چند ماه گذشته به علت پاره اى از موضع گيرى هاى سياسى فشارهاى زيادى به جهت تعليق فعاليت اين نشريه انجام شد و سرانجام حكم به تعطيلى اين نشريه داده شد
در اين حكم آمده است: در خصوص اقدام نشريه بينش مبنى بر نشر اكاذيب و توهين و افترا به اشخاص، با توجه به شكايت شاكيان خصوصى به منع انتشار به مدت چهارماه محكوم مى گردد